چکیده:
کارآئی دولت همواره یکی از سؤالات بحثانگیز بوده و نظریات و تحقیقات مختلفی در این زمینه انجام شده است که در مدیریت بخش عمومی آموزنده و مفید است.در این مقاله کوشش شده تا به سؤال فوق پاسخ داده شود.
خلاصه ماشینی:
"محدودیت برای تهیه کالاها و خدمات گروه Xi درآمد مدیران است که اگر درآمد مدیر دولتی و خصوصی را به ترتیب با Yp,YG نشان دهیم محدودیتهای فوق بصورت زیر خواهند بود.
اگر بازاری در چهارچوب فعالیتهای بخش خصوصی خود به صورت کارآمد عمل نماید،با توجه به یافتههای فوق ورود دولت به این بازار همراه با عدم کارآئی خواهد بود.
شکل«1»-مقایسه عدم کارآئی انحصاری و عدم کارآئی مدیریت دولتی (به تصویر صفحه مراجعه شود) حال فرض میکنیم دولت به علت وجود عدم کارآیی در بازار خود کنترل و تولید را در دست بگیرد و تولید را در جایی قرار دهد که هزینه نهائی برابر قیمت باشد.
در اینجا عدم کارآئی X را میتوان با سطح fef اندازهگیری کرد که با توجه به کاهش رفاه انحصارگر (mem) در مجموع نتیجه دخالت دولت افزایش خالص رفاه به مقدار ffm ایجاد میشود.
با توجه به هزینه نهائی MCx سطح تولید مدیر دولتی با در نظر گرفتن مجموع فایدههای داخلی و خارجی در En است و نسبت به مدیریت خصوصی افزایش رفاه ff,h,h را به همراه دارد.
با توجه به هزینه نهائی MCx سطح تولید دولتی در Ej قرار دارد و کاهش رفاه fj,f,j را نسبت به فعالیت بخش خصوصی به همراه دارد.
رویهمرفته با توجه به عمدهترین انواع مالیاتها بر جریان درآمد که بالا بصورت خیلی خلاصه به آن اشاره شد و این مهم که هرچند نیاز به جمعآوری مالیات افزایش یابد ناچارا مالیاتگذار میباید به مالیتهای با عدم کارآئی بیشتر روی آورد،بدیهی است که هر چقدر اندازه دولت بزرگتر باشد اثرات نامناسب تخصیص مالیات نیز بیشتر خواهد بود."