چکیده:
در حوزه خدمات مالی، کارگزار، گاهی درنقش مدیر صندوق، گاهی در نقش مشاور و سبدگردان و در برخی موارد در حوزه بازار اولیه و یا در حوزه بازار ثانویه فعالیت می کند. وجود ماهیت حق العمل کاری درقراردادهای سبدگردانی که کارگزار به عنوان نماینده،طبق قرارداد متعهد به خریدیافروش اوراق بهادارمعینی است، احرازمی شود. ماهیت مدیریت در صندوق های سرمایه گذاری مانند مدیریت در شرکت های تجاری مندرج در قانون تجارت، فراتر از مسئولیت هاییک وکیل است و نمایندگی از سوی سرمایه گذاران است؛زیرا با وجود عارض شدن اسباب انحلال سمت، مدیرصندوق تا زمان تعیین مدیر جدید مکلف به اجرای تکالیف خود است. قراردادهایی که به عنوان مشاوره سرمایه گذاری منعقد می شود، مشمول بند 3 ماده 2 قانون تجارت می شود وعنوان قرارداد تجاری می یابد. در بررسی ماهیت «نمایندگی ناشر برای ثبت اوراق بهادار و اخذ مجوز عرضه»، برخلاف«نمایندگی ناشر برای اخذمجوز ورود به بورس»نیز معلوم می شود که به نوعینمایندگی است،نه اجاره اشخاص؛ زیرا به تبع، عمل حقوقی صورت می گیرد.
In the field of financial services، agent plays sometimes the role of chairman of the Fund، some other times the role of consultant and basket rotator، and some still other times، he/she may work in the field of primary or secondary market. In the contracts of basket rotating، the agent، as a representative، is according to the contract obliged to sell or purchase some securities. Such contracts are of a brokerage nature.
Management in Investment Funds، like management in Commercial firms covered by the Trade Law، is، by nature، beyond responsibilities of a delegate; it is representativeness granted by the investors; for، even if his office is dissolved، he has to perform his duties as long as no new manager is appointed. Contracts concluded for consultancy for investment are covered by the Clause 3 of the Article 2 of the Trade Law and are classified as commercial contracts. If the nature of "representativeness of the issuer to register securities and obtain a permission for supply" is studied، it will be known that، unlike "the issuer's representativeness to obtain a permission to the Exchange"، it is some kind of representativeness and not hiring of persons، for it is followed by a legal act.
خلاصه ماشینی:
"ارتباط قرارداد مشاوره با جعاله با این استدلال رد میشود کهتعیین چگونگی و مقداری کاری که باید انجام شود،در جعاله مشخص نیست و از پیشبه درستی نمیتوان پیشبینی کرد که برای رسیدن به نتیجه مطلوب چه باید کرد(کاتوزیان،1386،ج 2،ص 141)،درحالیکه در قراردادهای مشاوره،هم طرفینقرارداد مشخص است،هم التزام مشاور مشخص است و هم مورد مشاوره که اطلاعاتلازم درباره میزان ریسک سرمایهگذاری در مورد اوراق بهادار موردنظر را مشخص کندتا سرمایهگذار بتواند برمبنای آن دستور تشکیل سبد را به سبدگردان بدهد؛در حقیقت،قرارداد مشاوره مزبور ماهیتا در ظاهر شبیه قرارداد اجاره اشخاص است که در ذیل بهبررسی این موضوع میپردازیم: 2-3.
کارگزار در واقع با دریافتمجوز از سازمان بورس،این صلاحیت را مییابد که نسبت به درخواست شرکت متقاضیاقدام کند،بنابراین از جهت اقدام به درخواست متقاضی،مانع قانونی وجود ندارد،پسعمل مزبور طلق محسوب میشود؛ازاینرو با وجود عناصر مزبور،قرارداد با کارگزارمعرف ماهیتا اجاره اشخاص است،بدون اینکه عنوان نمایندگی یا جعاله و یا خرید وفروش در آن صدق کند؛ولی قرارداد مزبور نمیتواند عنوان قرارداد کار را داشته باشد؛زیرا هدف از انعقاد چنین قراردادهایی،یا استفاده از تخصص و آگاهی کارگزار ازمقررات بازار است و در اجرای درخواست شرکت متقاضی،کارگزار از دستورات ویتبعیت نمیکند،بلکه شرکت متقاضی در این باره یک درخواست کلی مبنی بر انجام اموراجرایی مربوط به پذیرش شرکت در بورس میدهد و برخی شرایط مفاد تعهد در آنهمچون زمان و شرایط مربوط به فسخ در آن پیشبینی میشود؛به عبارت دیگر،در آنفقط هدف و غرض متقاضی اعلام میشود و شیوه انجام آن بر عهده کارگزار است تابراساس اصول حرفهای با رعایت مقررات بازار سرمایه،اقدامات لازم را برای پذیرشمتقاضی در بورس توسط سازمان فراهم آورد."