خلاصه ماشینی:
"در پاسخ به این سوال که چرا فرهنگ مشارکتی تا این حد در زمان حاضر،حائز اهمیت شده است، (1987)Calas,Smircich) )ابراز شده که در این خصوص سه توضیح وجود دارد:اولا جهتگیری فعالیتهای کاری و تجاری از استراتژی عقلایی به سوی مسائل اخلاقی است،تانیا تئوریهای سازمانی و ارتباطات به سمت ساختارهای اجتماعی حرکت کردهاند،نهایتا اینکه در علوم انسانی تغیراتی از روشهای اثباتگرایی به سمت استفاده از آثار دیگران بوجود آمده است (Furnham, Gutner, 1993) در تحقیق دانشگاهی دیگریکه توسط Bartholomew ù Adler (1992)صورت گرفت،مشخص گردید که هفتاد درصد تمامی مقالات رفتار سازمانی (OB) و مدیریت منابع انسانی (HRM) شامل مفهوم فرهنگ میشوند.
(Tayeb, 1994) لذا باتوجه به اهمیت و ضرورت ارائهء تعریفی مشخص از فرهنگ سازمانی به برخی تعاریفی که از سوی صاحبنظران عنوان شده است اشارهـ میکنیم: فرهنگ سازمانی عبارت است از روش برخورد ما با محیط سازمان Deal ù Kennedy (1962) و یا مجموعهای از مفاهیم که تجارب انسانها را تفسیر نموده و فعالیتهایشان را هدایت و راهنمایی میکند نویسندگان دیگری فرهنگ را ترکیبی از تعهد و رفتار دانستهاند فرهنگ سازمانی را بهعنوان باورها،ارزشها و الگوهای رفتاری مشترک که در یک سازمان موجود است تعریف کردهاند.
آنگاه فرضیات مهم را به این شکل توضیح میدهند: فرضیات مهم:از آنجایی که فرهنگ سازمان یه عنوان مجموعهای از فرضیات مهم،که در بین اعضای سازمان مشترک است،تعریف گردید،لذا در مورد این فرضیات باید گفت که آنها بر دو دسته اصلی تقسیم میشوند:عقاید و ارزشها.
به عبارت فرهنگ سازمانی هویت اجتماعی هر سازمان را مشخص میکند در تعریف دیگری از فرهنگ سازمانی آمده است: فرهنگ سازمانی،عبارت است از یک الگو از فرضیات اساسی که به خوبی تعریف شده و به قدر کافی مورد بررسی قرار گرفتهاند،بنابراین به اعضای جدید روش صحیح ادراک،اندیشه و احساس در رابطه با مشکلاتشان آموخته میشود فرهنگ سازمان را بهعنوان برنامهء تفکر معرفی مینمایند."