چکیده:
هدف پژوهش حاضر سنجش سرمایه فکری و بررسی تاثیر آن بر کارایی به عنوان معیار ارزیابی عملکرد در سطح سه صنعت مواد و محصولات دارویی، مواد و محصولات شیمیایی و خودرو و ساخت قطعات در بازه زمانی 1388-1385 است. در پژوهش حاضر، ابتدا با استفاده از تکنیک تحلیل پوششی دادهها کارایی واحدهای مورد بررسی به عنوان یک معیار واحد و یکپارچه از عملکرد محاسبه و سپس تاثیر سرمایه فکری و اجزای آن شامل سرمایه انسانی (مهارت و خلاقیت و توانایی انفرادی کارکنان واحد تجاری)، سرمایه ساختاری ( ساختار داخلی واحد تجاری) و سرمایه به کارگرفته شده ( همه منابع پیوند یافته با روابط خارجی) بر عملکرد (کارایی) ارزیابی شد و صرف نظر از تاثیر اهرم مالی و قیمت سهام بر عملکرد نتیجه های زیر حاصل شد. سرمایه انسانی در سطح هر سه صنعت مورد بررسی دارای تاثیر منفی بر عملکرد (کارایی) است؛ البته، با در نظر گرفتن این موضوع که تاثیر سرمایه انسانی فقط در سطح صنعت مواد و محصولات دارویی معنادار نیست. علیرغم معنادار نبودن، تاثیر سرمایه ساختاری بر عملکرد واحدهای مورد بررسی به استثنای تاثیر آن در صنعت مواد و محصولات دارویی که به صورت منفی است در سطح دو صنعت دیگر به صورت مثبت است. سرمایه به کارگرفته شده در سطح هر سه صنعت مورد بررسی دارای تاثیر مثبت است و تاثیر آن فقط در سطح دو صنعت مواد و محصولات شیمیایی و خودرو و ساخت قطعات معنادار است. سرمایه فکری نیز در همه صنایع مورد بررسی دارای تاثیر منفی بر عملکرد بود که این تاثیر فقط در صنعت خودرو و ساخت قطعات معنادار است. با توجه به نتایج به دست آمده در صنایع مختلف می توان چنین نتیجه گرفت که نوع صنعت، زیاد نمی تواند در تاثیر سرمایه فکری بر عملکرد (کارایی) موثر واقع شود.
خلاصه ماشینی:
"در پژوهش حاضر،ابتدا با استفاده از تکنیک تحلیل پششی دادهها کارایی واحدهای موردبررسی به عنوان یک معیار واحد و یکپارچه از عملکرد محاسبه و سپس تأثیر سرمایه فکری و اجزای آن شاملسرمایه انسانی(مهارت و خلاقیت و توانایی انفرادی کارکنان واحد تجاری)،سرمایه اختاری(ساختار داخلیواحد تجاری)و سرمایه به کار گرفته شده(همه منابع پیوند یافته با روابط خارجی)بر عملکرد(کارایی)ارزیابی شدو صرفنظر از تأثیر منفی بر عملکرد(کارایی)است؛البته،با درنظر گرفتن این موضوع که تأثیر سرمایهساختاری بر عملکرد واحدهای مورد بررسی به استثنای تأثیر آن در صنعت مواد و محصولات دارویی که به صورتمنفی است در سطح دو صنعت دیگر به صورت مثبت است.
با توجه به هدف پژوهش که سنجش سرمایهفکری و بررسی تأثیرگذاری آن بر عملکرد(کارایی)در سطح سه صنعت مواد و محصولات دارویی،موادو محصولات شیمیایی و خودرو و ساخت قطعاتاست،در این پژوهش ابتدا با استفاده از تکنیک تحلیلپوششی دادهها و در نظر گرفتن بهای تمام شده کالایفروش رفته و کل دارایها به عنوان متغیرهایورودی و نسبتهای حاشیه فروش خالص،بازدهسرمایه،بازده داراییها،گردش داراییها به عنوانمتغیرهای خروجی،امتیاز کارایی و معیار عملکردمالی در سطح هر صنعت محاسبه میشود.
(به تصویر صفحه مراجعه شود)نکته حائز اهمیت در نتایج بیان شده در جداولشماره 3 تا 8 این است که در تأثیر سرمایه فکری واجزای آن بر عملکرد(کارایی)واحدهای تجاری،نوعصنعت نمیتواند به میزان زیادی مؤثر واقع شود،زیرانتایج به دست آمده در دو صنعت مواد و محصولاتشیمیایی و خودرو و ساخت قطعات به میزان زیادیشبیه به هم است(مقایسه نگاره شماره 5 و 7).
نکته حائز اهمیت دیگر این است که پژوهشهایانجام شده در ایران،تا قبل از این به استثنای چندمورد،بر مثبت بودن تأثیر سرمایه فکری بر معیارهایارزیابی عملکرد،مانند بازده سرمایه و بازده داراییهاتأکید داشتند؛درحالیکه پژوهش حاضربا یکپارچه کردن معیار عملکرد واحد تجاری بااستفاده از تکنیک تحلیل پوششی دادهها به نتیجهایواحد و قابل اعتماد دست یافت."