خلاصه ماشینی:
"در این هنگام خداوند به جبرئیل فرمود: محمد صلیاللهعلیهوآله صاحب فرزندی شده، فرود آی و به او سلام برسان و تبریک بگو و بگو که علی علیهالسلام نسبت به تو به منزله هارون نسبت به موسی علیهالسلام است، پس نام فرزند هارون را بر او بگذار.
(2) ایشان هفت سال و اندی از دوران کودکی خویش را در دامان شریف رسول خدا صلیاللهعلیهوآله سپری کردند و پس از آن 30 سال یاوری صدیق برای پدر گرامی خویش بودند و پس از شهادت امیر مؤمنان علیهالسلام 10 سال عهده دار امامت شیعیان گردیدند.
آنچه را که علوم بیان کرده است، در شرائط مخصوص و محدودی صادق است و زمانی که با اراده یک پیامبر یا ولی خدا کاری خارق العادة انجام میگیرد، شرائط عوض میشود، یعنی روح نیرومند و پاک و متصل به قدرت لایزال الهی شرائط را تغییر میدهد.
» بعد از آن، امام علیهالسلام جزء به جزء وقایعی را که برای او اتفاق افتاده بود، بیان کرد و فرمود: «شما درمیان قومتان اجتماع کردید وگمان کردید که پیامبر صلیاللهعلیهوآله فرزندی ندارد و عرب هم از او بیزار است، لذا خون خواهی ندارد و تو خواستی او را بکشی و نیزهات را برداشتی، ولی راه بر تو سخت شد، در عین حال از تصمیم خود منصرف نشدی و در حال ترس و واهمه به سوی ما آمدی.
» سپس آن مرد به دست امام حسن علیهالسلام مسلمان شد و رسول گرامی اسلام صلیاللهعلیهوآله مقداری قرآن به او آموخت و او از پیامبر صلیاللهعلیهوآله اجازه گرفت و به سوی قوم و قبیله خود بازگشت و عدهای را به دین اسلام وارد کرد."