خلاصه ماشینی:
"2-نبودن مذاهب به گونۀ مکتبی ویژه در عصر صحابه در عصر صحابه به گونۀ مصطلح کنونی مذاهبی میان مسلمانان وجود نداشت،زیرا آنها که در مدینه بودند برای دستیابی به احکام دینی به قاریان و عالمان از اصحاب که در آن شهر مقدس مرجع احکام بودند و مردمی که در شهرهای دیگر سکونت داشتند به قاریان و عالمانی که پس از درگذشت پیامبر خدا به آن شهرها هجرت کرده و مرجع احکام بودند،مراجعه میکردند و آنان بنا بر کتاب خدا در برابر پرسشها پاسخ میدادند و هرگاه حکم مسالهای را در آن نمییافتند،مطابق سنت پیامبر خدا و هر گاه حکمی را در سنت نمییافتند،از راه اجتهاد یا قیاس و استحسان پاسخ میدادند.
با این حال در این عصر چون مرجع احکام قاریان و عالمان،اصحاب پیامبر و منابع نوع احکام کتاب خدا و سنت فرستادهاش بود و در موارد بسیار کمی اجتهاد و منابع یاد شدۀ دیگر به عنوان منبع احکام قرار میگرفت،از اینرو اختلاف زیادی در مقام فتوا میان آنان-به گونهای که موجب پیدایش پدیدهای به عنوان مذاهب شود-در بین نبوده است.
در این عصر اگر چه منابع احکام منحصر به کتاب خدا و سنت رسول نبوده و منابعی دیگر مانند اجتهاد از راه رأی و استحسان و قیاس مطرح بوده و از آن رو میان عالمان در مقام بیان احکام-در برخی موارد که دارای نص خاص از کتاب و سنت نبود- اختلاف وجود داشت،ولی با این وصف اختلاف در بیان احکام همانند عصر صحابه و تابعین به حدی نبوده که باعث پیدایش مذاهب گونه گون شود و این بدان سبب بوده که به کارگیری اجتهاد در منابع ظنی مانند قیاس و استحسان برای استخراج احکام چندان مورد نیاز نبوده است."