چکیده:
کاربرد جملات شرطی در متون دینی و ضرورت تحلیل ماهیت حکم مشروط، توجه دانشمندان اصولی را به تفاوت دیدگاه دانشوران علم منطق و عالمان بلاغت در تعریف جمله شرطی جلب کرده است. نتیجه این توجه طرح مباحثی است که به شکلی بسیار گستردهتر از آنچه در کتب منطق و بلاغت مطرح است، به تبیین معنای جملات شرطی میپردازد. هر چند بررسی تفاوت این دو دیدگاه سهم اندکی از مباحث اصولی مربوط به تحلیل مفاد جملات شرطی را به خود اختصاص داده است، اما همین مقدار نیز دربرگیرنده استدلالهای متفاوت و جالب توجهی است که به نفع هر کدام از این دو دیدگاه مطرح شده است. در این نوشتار، پس از تبیین نظریه منطقدانان و عالمان بلاغت، به بررسی دو استدلال که به نفع نظریه دانشوران منطقی مطرح شده است، میپردازم. نتیجه این بررسی تبیین سازگاری بیشتر نظریه عالمان بلاغت با ارتکازهای موجود از جمله شرطی و ارائه تقریبی کاملتر از این نظریه است که پاسخگوی برخی ایرادهای مطرح شده در این زمینه است.
خلاصه ماشینی:
"دستکم به شکل غیر جزمی میتوان به محقق اصفهانی نسبت داد که مقصود وی از این اشکال این تقریب است که استلزام و ملازمه میان مفاد جمله شرط و جزاء اگر بخواهد به طور مستقیم مورد حکم قرار گیرد و به تعبیر محقق اصفهانی، به طور استقلالی ملاحظه شود باید حتما از مفهوم اسمی استلزام و ملازمه استفاده کرد و چون در جمله شرطی دالی بر این مفهوم اسمی وجود ندارد، نظریه منطقدانان در تحلیل جمله شرطی ناکارآمد است.
با توضیحات ارائه شده درباره برداشت دوم از نظریه اهل منطق، و شواهدی که از عبارات ابنسینا به نفع این برداشت نقل شد، به این نتیجه رسیدیم که ظاهرا مراد منطقدانان از ملازمه و استلزام موجود در مفاد جمله شرطی مفهوم اسمی استلزام نیست، بلکه نسبت ملازمه و استلزام میان تحقق شرط و ثبوت تالی است و بنا بر نظر دانشوران علم منطق، همین نسبت مقصود اصلی گوینده است و متعلق حکم وی قرار میگیرد.
آری، اگر در این استدلال مراد از اینکه گوینده در جمله شرطی از ملازمه خبر میدهد این باشد که گوینده در ضمن جمله شرطی از اصل ملازمه نیز خبر میدهد - هر چند این خبر وی پیرو اخبار از نسبت اینهمانی میان موضوع و محمول تالی در فرض تحقق شرط باشد، یعنی به تعبیر محقق اصفهانی، هر چند این ملازمه ملحوظ تبعی بوده و صحت سکوت در جمله شرطی به اعتبار حکایت از آن نباشد- در این صورت این مقدمه میتواند در استدلال اهل منطق بهکار گرفته شود و هیچ مصادره به مطلوبی صورت نخواهد گرفت؛ زیرا این امر قدر مشترک میان نظریه منطقدانان و اهل بلاغت است."