چکیده:
در مقاله حاضر مفهوم شهروندی و فرهنگ شهروندی و عناصر اساسی آن مورد بررسی قرار گرفته است. در این بررسی بنیان های نظری فرهنگ شهروندی از آرای اندیشه گران برجسته ای که در این حوزه صاحبنظر بوده اند، استخراج شده است. اگر چه اکثر این صاحبنظران غربی اند، اما نگارنده از آرای ابن خلدون به عنوان یک اندیشمند مسلمان نیز بهره برده است. طرح این مباحث نظری در نوشتار حاضر، تعابیر و تلقی های متفاوتی را که از مفهوم شهروندی در جوامع غربی وجود دارد، بر ما آشکار می سازد. در انتهای بحث، به مفهوم حقوق شهروندی در ایران اشاراتی شده است. در این بحث ضمن ارائه راهکارهایی در جهت تقویت فرهنگ شهروندی در ایران، تأکید شده که هر گونه برنامه ریزی در جهت توسعه فرهنگ شهروندی در ایران باید براساس معیارها و الگوهای ملی، منطقه ای و محلی صورت پذیرد.
خلاصه ماشینی:
"با توجه به چنین اندیشه ای، پوپر از بعد برنامه ریزی اجتماعی و فرهنگی، به بسط تقویت فضاهای جامعه مدنی پرداخته است و از این اندیشه استنباط می شود که مدیریت شهری در جهت تحکیم و بسط فرهنگ شهروندی در کنار حوزه های آموزشی چون خانواده و آموزش و پرورش، فضاهای اجتماعی و فرهنگی دیگری را درجای جای شهر به وجود آورد و کارکرد اصلی این فضاها که در زمینه توسعه و آموزش فرهنگ شهروندی و شهرنشینی قرار دارد و به صورت مستمر و پیاپی، شهروندان را با ابعاد مختلف حقوقی شهروندی آشنا می کند و ارزشها و هنجارهای فرهنگی یک شهر را در اذهان شهروندان نهادینه می نماید.
در فرهنگ ایرانی، برای نوع مالکیت ارزش خاصی می توان یافت: اول: اینکه شهروند به معنای این است که مردم مال آن شهر هستند و شهر به مدیران و مسؤولین اجرایی آن شهر تعلق ندارد که هر گونه برنامه ریزی خاص با هر گونه نگرش و بینش فرهنگی و سیاسی در جهت منافع خود بکنند که این مسأله کاملا در ایران در تمام نقاط شهری جامعه با توجه به نگرشهای حاکم بر شهر، و بدون توجه به نیازها و خواسته های شهروندان در جهت تقویت منافع حزبی و شخصی شکل می گیرد."