چکیده:
بسیاری از مباحث فلسفه اسلامی مقدمه یی برای مبرهن سازی مسایل خداشناسی شمرده میشوند. از جمله» این مباحث که عنوان برجسته یی پیدا نکرده است، تقسیم دوبخشی وجود به رابط و مستقل در حکمت صدرایی است. این دیدگاه که از تحلیل رابطه علیت بدست می آید، نکته ارزنده یی بیان میکند که بر اساس آن اصل هستی و ذات حق، سراسر بینیازی و استقلال است و مخلوقات او صرف وابستگی و تعلق به او بشمار میروند. براهین خداشناسی، از قبیل اثبات ذات و صفات، در پرتو این حقیقت، استحکام ویژه یی پیدا میکنند. همچنین وابستگی محض ممکنات، وجودی غنی و مستقل مطلق را ایجاب میکند که دوگانگی در ساحت او راه ندارد؛ زیرا نفی وحدانیت ذات حق، مستلزم تحقق دو امر محال، یعنی استقلال یافتن موجودات رابط و نقصان نسبی غنی مطلق خواهد بود. همچنین مسائلی مانند توحید ربوبی و افعالی و قدرت و اراده» فراگیر الهی، در پرتو این مسئله تبیین قابل قبولی می یابند. علم الهی بویژه علم به جزئیات متغیر، با این دیدگاه به اثبات میرسد؛ چرا که این امور جزئی همانند سایر ممکنات، تعلقات محض به آفریننده» خویش هستند و درنتیجه عین حضور نزد او خواهند بود.
خلاصه ماشینی:
3. معنای سوم وجود رابط تنها در کلام صدر المتألهین بچشم میخورد که همان تعلقی بودن ممکنات و معالیل نسبت به ذات واجب و علت حقیقی آنهاست.
تمام ممکنات در قبال ذات واجب از چنین حکمی برخوردارند و این همان معنای سومی است که صدر المتألهین به آن اشاره میکند و معنای دوم را نیز دربرمیگیرد.
علامه طباطبایی بدلیل عدم تمایز میان رابط بمعنای نخست-یعنی رابط در قضایای حملیه-و رابطه معنای سوم-که از تحلیل اصل علیت بدست میآید-و نیز بلحاظ پایبندی به اصل اشتراک معنوی وجود،اختلاف وجود رابط و محمولی را اختلاف نوعی نمیداند؛درحالیکه صدر المتألهین این اختلاف را نوعی قلمداد میکند15.
مقتضای این بیان آنستکه وجود هر معلولی اعم از جوهر و عرض،عین ربط و تعلق به علت خود باشد؛ هرچند معلولات در مقایسه با خود،دستهیی مانند جواهر بینیاز از دستۀ دیگرند،و دستهیی دیگر مانند اعراض،به غیر محتاجند؛زیرا عقل همین وجودات رابط را لحاظ استقلالی میکند و از آنها وجود فی نفسه میسازد و دو قسم جوهر و عرض را از آن انتزاع میکند.
او ابتدا مجموعۀ موجودات را به دو قسم واجب الوجود بالذات و ممکن الوجود بالذات تقسیم میکند و بر این باور است که ممکن از ناحیۀ ذات خود موجود نمیشود،زیرا هیچکدام از وجود و عدم برای آن اولویت ندارد.
این برهان از مبنای صدر المتألهین استفاده میشود،اما در آثار او دیده نمیشود بلکه شارحان او به آن اشاره کردهاند؛از جمله علامه طباطبایی این برهان را بشکل زیر تقریر میکند: وجود معلول نسبت به علت خویش رابط است بطوریکه تنها به او قوام دارد.