چکیده:
مفروض این مقاله آن است که جهانی شدن پدیدهای قدیمی و ادامهء همان فرایند مدرنیزاسیون جهان است.هرچند متعاقب فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی به عنوان قطب رقیب و مزاحم ایالات متحده امریکا،روند جهانی شدن شتاب بیشتری به خود میگیرد و همین شتابگیری آن را به عنوان پدیده کاملا جدیدی جلوهگر ساخته است.مؤلف دو نمونه و دو موج از جهانی شدن را مطرح نموده است:بر این اساس،واکنشها و پاسخهای فقه سیاسی در موج اول را سرمایه و تجاربی میداند که بررسی آنها،میتواند چشمانداز روشنتری را فراروی فقهای جهان اسلام و ایران در برخورد با پدیده جهانی شدن قرار دهد.در موج اول جهانی شدن سه مرحله برخوردهای نظامی اولیه، برخوردهای اقتصادی ثانویه و سرانجام برخوردهای الگوهای فرهنگی و کالاهای ارزشی را از یکدیگر متمایز ساخته است که به اتخاذ سه واکنش«اعلام جهاد مقدس»،واکنش«تحریم شرعی» کالاهای اقتصادی تمدن غرب و اروپا و سرانجام«واکنش نفی تشبه به کافران»را در پی داشته است. البته در گونهشناسی واکنش فقیهان باید به تفکیک آنان به«اصولیون»و«اخباریون»توجه داشت که اصولیون با توسل به قاعده«منطقة الفراغ»و اصالت اباحه بمراتب توفیق بیشتری در اهلی کردن موج اول جهانی شدن داشتهاند.آنگاه در بازخورد فقهی و در موقعیت«وقوف بعد از وقوع»به بررسی میزان کارآمدی این پاسخها و واکنشها میپردازد.در واقع،دیالکتیک اندیشههای فقهی و واقعیتهای جهانی شدن در موج اول در کانون این نوشتار است.
خلاصه ماشینی:
"مفروض این مقاله آن است که جهانی شدن پدیدهای قدیمی و ادامهء همان فرایند مدرنیزاسیون
نموده است:بر این اساس،واکنشها و پاسخهای فقه سیاسی در موج اول را سرمایه و تجاربی میداند
جهانی شدن در موج اول در کانون این نوشتار است.
اسلامی قرار داده است و پاسخگویی به این پرسشها را با توجه به واقعیتهای جهانی شدن
در چنین وضعیتی سؤال این است که:جهانی شدن چیست؟موضوعشناسی فقهی جهانی
رابرتسون نیز برای جهانی شدن قائل به مراحلی است که مرحله اولیه آن به آغاز
است؛یعنی طرح ایدهء قدیمی بودن این پدیده در تمدن جدید غربی است.
جهانی شدن روندی است که متعاقب شکلگیری تمدن جدید و مدرن غرب متعاقب
مهم آن است که به جهانی شدن از منظر جهان سومی نگریسته شود؛یعنی تبعات جهانی
در تکلیفشناسی و شناخت واکنش در باب جهانی شدن بسیار تعیینکننده است.
بررسی واکنش فقیهان در موج اول جهانی شدن و تجارب ارزندهء آن و حتی فیدبک
کانون این نوشتار است،فقه پسینی است نه پیشینی؛یعنی فقه سیاسی جهانی شدن پس از
جهان اسلام و ایران در موج اول جهانی شدن که همان برخورد با پدیدهء مستحدثهء
«اصل اضطرار»در جذب سرمایهگذاری خارجی در موج دوم جهانی شدن بررسی شده است:محمد رضا
بررسی آرا و احکام و فتاوای فقهی در احوال شخصیه نیز در بحث جهانی شدن و بازتاب آن بر حفظ
سیاست سکولار و نیز نوعی محلیگرایی در مقابل جهانی شدن است.
غیر غرب و دستکم جهان اسلام و کشورهای کهن نظیر ایران است.
است به شرط آنکه معطوف به تجربه موج اول جهانی شدن باشد و معطوف به پیشبینی"