چکیده:
یکی از نهادهای مهمی که در اسلام مطرح شده و به طور ویژه ارمغان ادیان الهی و اسلام است نهاد انفاق است. انفاق میتواند بسیاری از مسایل جامعه مانند فقر و نابسامانیهای درآمدی و مصرفی را اصلاح کند.
این مقاله درصدد آن است، تا به بررسی عوامل موثر بر انفاق و رفتار تابع انفاق با توجه به آموزههای اسلامی بپردازد و تابع انفاق در ایران را به صورت تجربی تخمین بزند.
با توجه به مطالعات نظری و تجربی انجام شده در زمینه هزینههای مذهبی و مالیاتهای اسلامی و همچنین درنظر گرفتن قواعد اسلامی و محدودیتهای آماری، متغیرهای درآمد، ثروت، سن سرپرست خانوار و سرمایه مذهبی به عنوان متغیرهای توضیحی انتخاب شدهاند. تابع مورد نظر به روش دادههای تابلویی اقتصاد سنجی برآورد شده است. دادههای مورد استفاده، دادههای کلان و متوسط گیری برای خانوار برای استانهای کشور در سالهای 1386-79 میباشند.
نتایج مطالعه نشان میدهد: تابع انفاق به صورت تابعی نمایی میباشد و تابعی فزاینده از درآمد سرانه استانی، ثروت و سرمایه مذهبی میباشد.
نوآوریهای این مقاله در استفاده از دادههای مستقیم انفاق، وارد کردن سرمایه مذهبی به عنوان یک عامل اثرگذار بر انفاق و وارد کردن عامل ثروت بر انفاق بوده که به خوبی در نتایج اثرگذار است و نتایج این برآورد را از مطالعات دیگر متمایز کرده است.
One of the most important institutions and the special gift of divine religions including Islam is charity institution. Charity may overcome many social problems like poverty and disarray of the income and expenditure. This research is intended to investigate the factors influencing charity and the charity function behavior according to the teachings of Islam and to estimate empirically charity function in Iran. Regarding theoretical and empirical studies on religious expenditure and Islamic taxes; and considering Islamic rules and statistical limitations، the selected explanatory variables are income، wealth، age of householder and religious capital. The charity function is estimated using a panel data consisting of provincial data during the years 2000-2007. The estimation of an exponential charity function shows that charity is an increasing function of provincial per capita income، wealth and religious capital. Using direct data on charity and entering religious capital and wealth as effective factors on charity are of innovations of the paper which differentiates current research from the other studies.
خلاصه ماشینی:
"با این وجود،پرسش اصلی ما این است که تابع انفاق در جامعه اسلامی و در ایران چه شکلی دارد؟ برای پاسخ به این پرسش،با توجه به مطالعات نظری و تجربی انجام شده در زمینه هزینههای مذهبی و مالیاتهای اسلامی و همچنین در نظر گرفتن قواعد اسلامی و محدودیتهای آماری، متغیرهای درآمد،ثروت،سن سرپرست خانوار و سرمایه مذهبی به عنوان متغیرهای توضیحی انتخاب شدهاند.
کیاء الحسینی(1379)در مقالهای با عنوان«برآورد تابع هزینههای مذهبی متوسط یک خانوار شهری در ایران»،برمبنای نظر علامه طباطبایی،زکات را به معنای تمام پرداختهای قربه الی الله در نظر گرفته و براساس دادههای آمارگیری هزینه و درآمد خانوارهای شهری طی سالهای 1375- 1361 به برازش تابع زکات برای خانوارهای شهری در هردهک هزینهای پرداخته،و الگوی برآوردی وی چنین است: (9) )1p(??-)w(??+iy/l B-a-)iq(nI که در آن، )iq(nL لگاریتم هزینه مذهبی واقعی متوسط یک خانوار شهری در هردهک هزینه- ای(درآمدی)، )iy( هزینه کل واقعی متوسط یک خانوار شهری در طی سال(به عنوان تقریبی از درآمد سالانه خانوار)،که با شاخص قیمت سال پایه 69 تعدیل شده، )w( متغیر موهومی برای سالهای جنگ تحمیلی و )lp( نرخ تورم،و شکل برآورد شده الگو به صورت زیر است: (به تصویر صفحه مراجعه شود) در این مدل،ضریب مربوط به درآمد،جنگ و نرخ تورم برای تمام نه دهک هزینه یکسان بوده و تفاوتها فقط در عرض از مبدأ است."