چکیده:
جلوه های اغراق در نزد ملت های مختلف با توجه به شرایط فرهنگی و جغرافیایی و باورهای قومی متفاوت است در فرهنگ ایران و عرب اغراق بیشتر جنبه ی عینی دارد و غالبا در بزرگ نمایی های فیزیکی ظهور می یابد: کوه های بسیار بلند، چاه های عمیق، پهلوانان قد بلند، پرخوران سیری ناپذیر و ... . وجه افتراق این دو نیز در بسامد بالای بکارگیری غلو مردود است؛ چرا که از دیر بازگفته اند که اگر ممدوح شاه بود هر چه می خواهی بگو؛ و لذا اغراق های شعر متنبی که بیشتر در حوزه ی مدایح درباری بوده با همین مسئله مواجه است، یعنی با وجود هنر شاعری منحصر بفرد و بی نظیر شاعرش، دچار نقصان شده، عیب و نقصی که در شعر دوره های بعد از فردوسی نیز اندک اندک سبب انحطاط شعر فارسی گردید بنابراین؛ متنبی بر خلاف فردوسی که دارای اغراق های مفاخره آمیز و پرقدرتی است، گاهی اوقات دچار گزافه گویی های بسیار شده است. انجام یک بررسی دقیق در زمینه ی اغراق های شاهنامه و یا اشعار متنبی، مستلزم فراهم آوردن کتابی به اندازه دیوان شعر متنبی و یا شاهنامه فردوسی است. در این مقاله تلاش بر آن بود تا مطالبی را برگزینیم که دارای ارزش هنری بیشتری بوده از ذکر نمونه های بی ارج و منزلت که تعبیر بر همان غلو مردود می شوند اجتناب گردد. امید است خواندن آن برای خواننده محترم خالی از لطف نباشد.
خلاصه ماشینی:
"نتیجه از آنجایی که عنتره شاعر جاهلی و کلاسیک و غزل او نگاهی است که عبله را در میان اطلال و آثار باقیمانده از قبیله و خانه یار و ذکر درد جانگاه دوری و فراق معشوق خود و ساکنان آن و دیدار یار جستجو میکند و شاملو شاعر معاصر،نواندیش و شعر او شعر آزاد نیمایی و سپید یعنی شعرهای بیوزن و خود در این زمینه نوگرا و صاحب سبکی جدید بوده اشعارش از جهت محتوا نیز به دلیل اشتمال بر مسایل اجتماعی،سرآمد شعر اجتماعی و ادبیات مقاوت ایراناست و همچنین اثر هنری،از نظر او زمانی ارزشمندتر است که مستقیما از اجتماع پیرامون شاعر برداشت شود.
(شاملو،1343:132) ویتمن نیز از زبانی ساده در نوشتن شعرهایش بهره میبرد و آهنگ جملههایش را رعایت میکرد مانند این نمونه: -اکنون سرزنده و استوار و نمایانم/من چهل سالهام و ایالات امریکا هشتاد و سه ساله/ روی سخنم به کسی است که یک قرن یا قرنها بعد میآید/ترا میجویم،با تو سخن میگویم،ای آنکه هنوز از مادر نزادهای(ویتمن،1381:38) شعر شاملو از بندهای کوتاه و بلندی ساخته شدهاست.
شاملو در اشعار اجتماعی خود بیشتر به بیان ایدئولوژی و اندیشههای سیاسی و فلسفی خویش میپردازد،مانند این نمونهها: -آه اگر ازادی سرودی میخواند/کوچک/همچون گلوگاه پرندهئی/هیچ کجا دیواری فروریخته برجای نمیماند(شاملو،1356:64) آنک،قصابانند/برگذرگاهها مستقر/باکنده و ساطوری خونآلود/روزگار غریبیست نازنین/و تبسم رابر لبها جراحی میکنند/و ترانه را بردهان/شوق را در پستوی خانه نهان باید کرد."