چکیده:
طرح مسئله: زنان سرپرست خانوار بخش مهمی از شهروندان کشور را تشکیل می دهند. در راستای توانمندسازی شهروندان برای نیل به جامعه مطلوب توجه به این قشر نیز حائز اهمیت است. در این مقاله سعی شده است عوامل اثرگذار بر توانمند شدن زنان سرپرست خانوار شناسایی شده و راهنمای مسئولان در بهبود کیفیت زندگی و شهروندی آن ها باشد. در پژوهش حاضر آموزش، مهارت آموزی، طرح های خوداشتغالی، سهام عدالت، وام و کمک های غیرنقدی متغیر مستقل و توانمندسازی متغیر وابسته هستند. روش: روش انجام تحقیق به صورت پیمایشی بوده و نمونه آماری شامل زنان سرپرست خانوار است که با شهرداری تهران، کمیته امداد و سازمان بهزیستی در شهرهای کرج و تهران در تعامل بوده اند و 240 پرسش نامه توسط آنان تکمیل شده است. به منظور تعیین روایی ابزار اندازه گیری از روایی سازه و تحلیل عاملی استفاده شد. در سنجش پایایی الفای کرونباخ توانمندسازی زنان 0.92 و عوامل موثر 89/0 محاسبه شد و از همبستگی اسپیرمن و مدل معادلات ساختاری به منظور تحلیل آماری استفاده است. یافته ها: تحلیل ها نشان داد که بین متغیرهای مستقل و توانمندسازی و نیز بین خود متغیرهای مستقل همبستگی وجود دارد. به این مفهوم که تقویت یکی بر تقویت دیگر عوامل تاثیر دارد. مدل علی نشان داد که فرضیه های 1 و3 پذیرفته شدند. یافته ها نشان دهنده آن است که آموزش و طرح های خوداشتغالی موجب بروز احساس توانمندی در زنان سرپرست خانوار می شود. نتایج: زنان سرپرست خانوار به دلیل داشتن نقش های متعدد فرصت آموزش ندارند و معمولا در مقایسه با دیگر زنان از تحصیلات کمتری برخوردارند از این رو آموزش تاثیر مثبتی بر خانواده آنها دارد. همچنین اغلب، بزرگ ترین مشکل زنان سرپرست خانوار مشکل اقتصادی است از این رو هر اقدامی برای کاهش این مشکل مفید خواهد بود.
خلاصه ماشینی:
"زنان سرپرست خانوار به دلیل نقشهای متعدد نسبت به زنان همطراز خود،امکان تحصیلات کمتری دارند و نسبت باسوادی در بین آنان پایین است که خود مشکلات دیگری به وجود میآورد،ازجمله اینکه این زنان به دلیل نیاز مالی به دنبال شغل هستند اما با توجه به پایین بودن سطح سواد شغل مناسبی نخواهند داشت.
اهمیت عوامل مؤثر بر توانمندسازی به صورت زیر است: جدول شماره 2:آزمون رتبهای فریدمن (به تصویر صفحه مراجعه شود) عاملی که مؤثرتر از بقیه است متغیر وام است و این نشان میدهد که وام در توانمندسازی زنان سرپرست خانوار نقشی مهم دارد زیرا میتواند برای خوداشتغالی و اشتغال خانگی از آن استفاده کنند و احیانا کسبوکار خود را توسعه دهند ولی به علت روند اجرائی طولانی و شرایط دشواری که سازمانهای جهت اخذ وام پیشروی زنان سرپرست خانوار قرار میدهند و نیز مبلغ ناکافی آن،ارائۀ وام به زنان سرپرست خانوار موجب توانمندی آنها نشده است.
زنان سرپرست خانوار به دلیل نقشهای متعدد نسبت به زنان همطراز خود،امکان تحصیلات کمتری دارند و نسبت باسوادی در بین آنها پایین است که خود مشکلات دیگری به وجود میآورد ازجمله اینکه این زنان به دلیل نیاز مالی به دنبال شغل هستند اما با توجه به پایین بودن سطح سواد شغل مناسبی نخواهند یافت.
اما علتی که مهارت آموزی به عنوان یکی از ابزارهای توانمندسازی در این تحقیق مورد تأیید قرار نگرفت از نظر محققین آن است که زنان سرپرست خانوار اغلب عنوان میکردند از مهارتی که آموخته بودند به دلیل نداشتن سرمایۀ اولیه نتوانسته بودند استفاده بنمایند."