چکیده:
طرح مسئله: جامعه شناسی غذا یکی از شاخه های نوین جامعه شناسی می باشد، که ابعاد اجتماعی و فرهنگی تغذیه انسانی را مورد مطالعه قرار می دهد. در این مقاله سعی بر این خواهد شد که عوامل اجتماعی و ساختاری تاثیر گذار بر سبک غذایی شهروندان مورد مطالعه قرار گیرد. روش: در مطالعه حاضر752 شهروند تبریزی از لحاظ سبک غذایی به روش پیمایشی و با استفاده از پرسش نامه مورد مطالعه قرار گرفته است. یافته ها: نتایج تحلیل عاملی نشان داد که رفتارهای سالم شهروندان در زمینه سبک غذایی از دو بعد تغذیه سالم و پرهیز از تغذیه ناسالم تشکیل شده است. نتایج نشان می دهد سبک غذایی شهروندان بر حسب وضعیت تاهل، جنسیت، وضعیت طبقه متفاوت بوده و سن، شاخص حجم بدن، سرمایه اجتماعی، فرهنگی و اقتصادی به طرق مختلف بر سبک غذایی تاثیر گذار است. نتایج: نتایج تحقیق نشان داد که استراتژی سلامت محوری غالب شهروندان در زمینه سبک غذایی، بیش تر بر اساس پرهیز است تا استفاده از غذا های سالم و در این زمینه عوامل اجتماعی بر انتخاب هر کدام از ابعاد تاثیر گذار است.
خلاصه ماشینی:
"سئوال اصلی جامعهشناسی در زمینۀ سبک غذایی،به این برمیگردد که آیا انتخاب غذا به عنوان یک رفتار بیشتر تحت تأثیر ترجیحات فردی(عاملیت)میباشد یا ساختارهای اجتماعی است که الگوهای تغذیهای افراد را تعیین میکند؟ اینکه تغییر ارزشهای اجتماعی(مثل ارزش شدن لاغری و باریکاندامی)در جامعهای یا گروه اجتماعی خاص عادتهای غذایی را تحت تأثیر قرار میدهد به نوعی (1)- etiteppa laicos مربوط به ساختارهای اجتماعی میشود.
نتایج آزمون t برای آزمون تفاوت میانگینهای سبک غذایی سالم،تغذیۀ ناسالم و تغذیۀ سالم برحسب جنسیت با سطح معنیداری کمتر از /05نشان میدهد که تفاوت معنیداری بین میانگینهای زنان و مردان در این زمینه وجود دارد.
سبک غذایی و سرمایۀ اقتصادی نتایج ضریب همبستگی پیرسون نشان میدهد که سطح معنیداری به دست آمده برای سرمایۀ اقتصادی با سبک زندگی تغذیه(0/340)و با تغذیۀ ناسالم(0/342)که بیشتر از سطح معنیداری /05است معنیدار نمیباشد ولی رابطۀ بین سرمایۀ اقتصادی با تغذیۀ سالم با سطح معنیداری 0/000 معنیدار میباشد.
سبک غذایی و سرمایۀ فرهنگی نتایج ضریب همبستگی پیرسون نشان میدهد که سطح معنیداری به دست آمده برای سرمایۀ فرهنگی با سبک زندگی تغذیه(0/038)و با تغذیۀ ناسالم(0/000)که کمتر از سطح معنیداری 0/05 است معنیدار میباشد.
به عبارتی نتایج تفاوت میانگین نشان میدهد که استفاده از غذاهای سالم که هزینۀ اقتصادی در بر دارد مختص طبقات بالا و پرهیز به عنوان استراتژی غذایی اکثر افرادی است که برای سلامت خود توسط طبقات پایین گرفته میشود."