خلاصه ماشینی:
"نقد و نظر (به تصویر صفحه مراجعه شود) تحلیل نظریه جان هال پیرامون «عصریت کلام و معرفت دینی» بررسی تئوری عصریت معرفت دینی سید محمد کاظم مصباح موسوی (مونترال-دانشگاه مک گیل) بخش دوم مقدمه همان گونه که در مقاله نخست اشاره شد در این مقاله هدف،آشنایی با تئوری عصریت و نقد آن به دور از اصطلاحات مغلق فلسفی است چرا که برای بسیاری از خوانندگان محترم ارائه و نقد این گونه مباحث به صورت کاملا تخصصی چندان مطلوب نیست.
وی به گمان خود چارهاندیشی نموده و راه حلهایی را در پیشگیری و کاستن از خطرات و پیامدهای تئوری یاد شده پیشنهاد نموده است،گر چه به نظر ما هیچ موفقیتی در این امر (به تصویر صفحه مراجعه شود) *جان هال بر این باور است که معرفت دینی به طور کلی منعکس کنندهء عصر خودش میباشد زیرا آدمی زاییدهء مکان و زمان است.
(10) جان هال پیشنهاد میکند که این نظریه به کتب مقدس نیز تعمیم داده شود،زیرا این انسان است که میخواهد بر اساس شرایط محیطی و عصری و نیز بر مبنای فرهنگ رایج و پیش فرضهای ذهنی خود به تفسیر و تأویل آنها بپردازد.
جان هال همچنین اظهار میدارد که اگر لیبرالیزم کلامی در اواخر قرن نوزدهم و اوایل قرن بیستم از حاکمیت عصر و شرایط اجتماعی به صورت مستقل و یک جانبه استقبال کرده و تجویز کرده است که کانتکس( txetnoc )و بینشهای حاکم اجتماعی یگانه معیار و تنها مرجع در تعیین کلام و معرفتهای دینی قرار گیرد،این برخورد لیبرالیستی به دلیل التزام آنان به متد عصریت نیست،بلکه منشأ این خطای فاحش التزام لیبرالیزم عصریگرا به تئوری عصریت در تعیین محتوای دین است."