خلاصه ماشینی:
"دوران اول: دو هزار سال پیش در شرایطی که سرزمینهای بزرگی در امپراتوری روم از فرات تا اقیانوس اطلس با جمعیتی حدود 54 میلیون نفر و اقتصادی مبتنی بر کشاورزی و تجارت،تحت سلطهء مالکیت خصوصی و استبداد سیاسی حکومت اعیان و اشراف جامعهای طبقاتی را به وجود آورده بود و در نتیجهء فتوحات اسکندر تمدن و علم و زبان یونانی گسترش یافته و در شهرهایی چون اسکندریه و سوریه مدارس و کتابخانههایی تأسیس شده بود و نیز ترجمهء«عهد عتیق»از عبری به یونانی آغاز شد،و افزون بر آن فلسفهء اپیگوری،رواقی،گرایشهای کلبیون،پوشش رب النوعها و الههها و امپراتوران و خانوادههایشان،(1)خرافات و سحر و افسون و فالگیری و دین توحیدی و تحریف شدهء یهود،همه و همه در سراسر روم رواج داشت،در چنین اوضاع و احوالی که مردم دچار سرگشتگی اعتقادی و فکری و بیپناهی سیاسی-اجتماعی شده بودند،حضرت مسیح(ع)در سال 25 یا 30 میلادی به رسالت مبعوث شده و ضمن ارائهء معجزات(2)و کراماتی به تبلیغ رسالت خویش پرداختند.
(13) با این حال گامهای ابتدایی در تعلیم و تربیت مسیحی به گونهای که مستقل از سنت یونان باشد توسط گلوستیستهایی همچون کلمنت و تتیان برداشته شد که طریق تربیتی آنها مبتنی بر پیروی از مسیح و اشراق و الهامات قلبی و فیض بود: بدین ترتیب سرآغاز مطالعات نهادی و آموزهء مسیحیت را در اسکندریه میتوان یافت؛تتیان گر چه پرورش یافته سنت تربیتی یونان بود ولی اولین تهاجم را بر ضد گسترش مطالعات فلسفهء یونان انجام داد و کلمنت نیز در کتاب" sogogadiap "دانش را از خدا و به عشق او میطلبد."