خلاصه ماشینی:
"دومین پرسش که فلسفی و روانشناختی نیست این است که عرفان چه تأثیر عملی در بهبود زندگی انسان دارد؟این پرسش از دیدگاه جامعهشناسی مورد توجه است و اگر بخواهیم موضوع را کمی بیشتر گسترش دهیم میتوان گفت که:آیا عرفان انسانها را اخلاقیتر میکند؟و یا آیا میتواند احساس محبت و مهربانی شخص را به همنوعان خود برانگیزد و در این راه او را کوشاتر کند؟و آیا عرفان انگیزهای برای به زیستن و بهتر زیستن ایجاد میکند یا آنکه شخص را برای طفره رفتن از زیر بار مسؤولیتهای اجتماعی آماده میکند؟هنگامی که میخواهیم ارزشهای اخلاقی عرفان را بررسی کنیم نمیتوانیم فلسفه زندگی انسان را نادیده بگیریم زیرا پذیرفتنی نیست که عرفان را منشأ اخلاق بدانیم ولی در عمل مشاهده کنیم که تأثیر اخلاقی منفی بر زندگی بشری داشته است.
اما به نظر چنان میآید که حس وظیفهشناسی نیز در نهایت ریشه در احساس همدلی و همدردی دارد،زیرا هر انسان حساس نسبت به رنج نزدیکان یا حتی اشخاص دور اگر در مقابل دید وی قرار گیرد همدردی شدید احساس میکند چنان که در مقابل آزار دیگران اگر مورد مشاهدهء او قرار گیرد به نوعی عکس العمل از خود نشان میدهد که نشان همدردی وی است و این موضوع یک واقعیت روانشناختی است همین احساسات و عواطف در وجود انسانها نهفته است منتها همین همدردی نسبت به نزدیکان شدید است و هر چه (به تصویر صفحه مراجعه شود)نظریه عرفانی اخلاق پس از چند قرن،از سدهء سیزدهم میلادی به بعد،مجددا مبنای نگرش دینی به جهان را به حوزهء اخلاق باز میگرداند."