خلاصه ماشینی:
"برای کشورهای کارگر فرست خاورمیانه و آسیا،بحران نه تنها در جریان وسیعی از بازگشت کارگران و خطرات اقتصادی-سیاسی داخلی تکیه بر صادرات نیروی کار انعکاس یافت،بلکه پیچیدگیهای موجود در روابط متقابل بین مهاجرت و روابط بینالمللی را نیز مطرح ساخت،مورد مصر در این خصوص گویاست: برای مصر،پیوستن به نیروهای آمریکایی و متحدانش(عربستان و کویت)خطر از دست رفتن شغل یک میلیون نفر مصری در عراق،نه تنها در معنی از دست دادن پشتیبانی مالی ایالات متحده از زمان توافق کمپ دیوید بود بکله عامل مخدوش شدن آیندهء صدور نیروی کار به کویت و عربستان به شمار میرفت.
مطابق برآورد سازمان ملل،انتظار میرفت تا دو میلیون دعوی به میران 5 میلیارد دلار مطرح شود که در مجموع زیانهای ناشی از تبدیل ارز بر اثر نوسانات نرخ تبدیل،از دست رفتن دارائیهای مصادره شده در عراق و کویت،عدم پرداخت یا به تعویق افتادن دستمزد مهاجران،عدم پرداخت سود پایان خدمت(کار)،از دست رفتن پساندازها و داراییها شخصی را در برمیگرفت Van Hear; (1991 ILO, بدون شک مبلغ 5 میلیارد دلار برآورد بسیار کمتری از کل تأثیر مالی بینظمیها در مهاجرت میباشد-در 1989 میزان رسمی ارسال ارز به ده کشور عمدهء کارگر فرست،به تنهایی بیشتر از این میزان بود.
در هر حال،ممکن است چنین استدلال شود که دخالت بینالمللی در عراق در حقیقت یک مرزبندی بوده بین آنچه«دخالت انسانی»در کشورهایی نامیده میشود که جنگهای داخلی تهدیدی برای بروز تحرکات انبود و جمعیت در آنها به شمار میرود و آنچه سازمان ملل از آن بعنوان «دیپلماسی پیشگیری»در جهت ردیابی،ادراه و تغییر مسیر مسایل و مشکلات بالقوه پیش از رسیدن به مرحلهء درگیری و تضاد،یاد میکند UNHCR, ) (1992."