چکیده:
مقالهی حاضر در پی برآورد تابع مصرف انرژی می باشد و بر این اساس شواهد علمی جدیدی را با به کارگیری روش ARDL برای شهرنشینی و مصرف انرژی در ایران برای سال های 1350 تا 1387 ارائه می کند. نتایج برآورد نشان می دهد که در ایران، رابطهی بلندمدت و پایداری بین مصرف انرژی، تولید ناخالص داخلی، شهرنشینی و قیمت انرژی در کوتاهمدت و بلندمدت رابطهی مثبتی بین مصرف انرژی و شهرنشینی وجود دارد. نتایج آزمون ECM نیز نشان داده است که هر عدم تعادلی در مدل، در بلندمدت به سمت تعادل حرکت میکند و کم تر از سه دوره طول می کشد تا خطای تعادل کوتاهمدت اصلاح شود و مدل به تعادل بلندمدت خود باز می گردد
خلاصه ماشینی:
"بارنی2(1995)،در مطالعهی مقطعی کل مصرف انرژی(برق)سال 1990 برای 93 کشور توسعه یافته و در حال توسعه به این نتیجه رسیده است که مصرف انرژی در تولید ناخالص داخلی سرانه و سهم صنعت از تولید ناخالص داخلی تأثیر دارد و رابطهی مثبتی در کوتاهمدت بین شهرنشینی و مصرف انرژی الکتریکی وجود دارد.
حالیکوگلو2(2007)،با بررسی تقاضای برق مسکونی ترکیه برای دورهی 2005-1968،که با استفاده از روش LDRA و علیت گرنجری بین متغیرهای قیمت انرژی،مصرف انرژی،تولید ناخالص داخلی و شهرنشینی، انجام داده،به این نتیجه رسیده است که در کوتاهمدت رابطهی معناداری بین مصرف انرژی و شهرنشینی وجود ندارد،ولی در بلندمدت رابطهی مثبتی بین شهرنشینی و مصرف انرژی مشاهده میشود.
متغیرهای مورد استفاده در الگوی ارائه شده عبارتند از متغیر وابسته CE (مصرف کل انرژی برحسب میلیون بشکهی معادل نفت)،متغیرهای مستقل PDG (تولید ناخالص داخلی به قیمت ثابت سال 1376)، RU (نرخ شهرنشینی)و IP (شاخص قیمت انرژی)که مدل عمومی آن به شکل زیر میباشد: (به تصویر صفحه مراجعه شود) و با لگاریتم گرفتن از متغیرها،مدل عمومی را میتوان به زیر نشان داد: (به تصویر صفحه مراجعه شود) که در آن RU (نرخ شهرنشینی)عبارت است از جمعیت شهرنشین بر کل جمعیت و IP (شاخص قیمت انرژی)عبارت است از نسبت قیمت برق(نماینده قیمت انرژی)بر شاخص قیمت مصرفکننده،برای واقعیتر کردن قیمت انرژی میباشد.
نتایج برآورد مدل پویا نشان میدهد که شهرنشینی در ایران تأثیر مثبتی بر مصرف انرژی دارد و هم چنین شاخص قیمت انرژی تأثیر معکوسی برمصرف انرژی دارد البته این تأثیر در سطح (1)-ملاحظاتی نیز مورد استفاده از روش LDRA در شرایط(1) I و(0) I وجود دارد که توصیه میشود برای مطالعهی بیشتر به محمدی(1390)،رجوع شود."