چکیده:
دو اصطلاح حال و مقام از مباحث پر مناقشه نزد صوفیان است و جوانب آن بدرستی آشکار نیست. مولفان کتب آموزشی صوفیه کوشیده اند تا با ذکر نظریات گوناگون درباره تعریف این دو اصطلاح، تعریفی دقیق از آنها ارائه نمایند. اهمیت مساله چنان بوده که در بسیاری از کتب آموزشی صوفیه فصلی به این مباحث اختصاص یافته است.در اللمع ابونصر سراج تعریفی واضح از دو اصطلاح حال و مقام و مصداق های آن ارائه شده است و همین تعریف مبنای تعاریف بسیاری از عرفا واقع گشته است.اما بسیاری از صوفیان با پذیرش تعریف از تعیین مصداق های حال و مقام، تعداد و ترتیب آنها سرباز زده یا در این زمینه با هم اختلاف عقیده دارند. حتی در آثار همروزگاران سراج مانند ابوطالب مکی و کلابادی و صوفیان نزدیک به عهد او مانند ابومنصور اصفهانی و ابوعبدالرحمن سلمی، تعریف احوال و مقامات و مصداق های آن بدرستی روشن نیست. تعیین مصداق،ترتیب و اشتمال حال و مقام در مشرب صوفیان و طریقه سیر و سلوک آنان موثر بوده است به طوری که قشیری بروز دو دستگی نزد صوفیه عراق و خراسان را ناشی از اختلاف نظر در مصداق های حال و مقام می داند. هجویری، حارث محاسبی را در این زمینه موثر می داند. حتی در قرن هفتم، سهروردی در عوارف المعارف، به این اختلاف آراء اشاره کرده است. این قلم برآن است تا از رهگذر گزارش اقوال مشایخ صوفیه، مراحل دگرگونی و تثبیت مفهوم اصطلاح عرفانی حال را از قدیمترین متون صوفیه تا اواخرقرن هشتم بررسی نماید.
خلاصه ماشینی:
تعیین مصداق ،ترتیب و اشتمال حال و مقام در مشرب صوفیان و طریقة سیر و سلوک آنان مؤثر بوده است به طوری که قشیری بروز دو دسـتگی نـزد صـوفیة عراق و خراسان را ناشی از اخـتلاف نظـر در مصـداق هـای حـال و مقـام مـی دانـد.
اگر چه تعریف قشیری از حال و مقام شبیه سراج است ، ولی وی دربارة مصداق های آن دو نظر روشنی بیان نمی کند ابومنصـور اصـفهانی ضـمن عـدم تعیـین مصـداق هـا در نهج الخاص مقام را زیر مجموعه ای از احوال می داند.
ولـیس الحـال مـن طریـق المحاهـدات والعبـادات والریاضات کالمقامات » (همان ) و سپس مصادیق حال را به ترتیب چنین می شـمارد:»وهـی [احـوال ]مثـل المراقبه والقـرب والمحبـه والخـوف والرجـاء والشـوق والانـس والأطمأنینـه والمشـاهده والـیقین و غـیر ذالک »(همان ) که در جدول زیر آمده است : حال و مقام از نظر سراج (رجوع شود به تصویر صفحه) دربارة تعریف ، تقدم وتأخر، دوام احوال نـزد صـوفیان اخـتلاف نظـر وجـود دارد.
هجـویری ، حـارث محاسبی (فوت ۲۴۳) را در ایجاد اختلاف نظر در مصداق های حال و مقام مؤثر می شـمرد؛ زیـرا وی بـر خلاف سایر مشایخ ، رضا را از مصادیق احوال شمرده است (هجویری ، ۱۳۸۳: ۲۷۵).
بـا آنکـه ابونصرسـراج مصداق های حال را مشخص کرده و در اللمع به ترتیب به آنها پرداخته بود؛ ولی گویا همة موارد آن را ذکر نکرده بوده است ؛ زیرا با لفظ «غیر ذالک »(سراج ، ۲۰۰۱ :۳۶) نشان می دهد کـه مصـادیق حـال بـه تعداد مذکور خاتمه نمی یابد و ممکن است ، مصداق های دیگـری هـم داشـته باشـد.