چکیده:
بحث پیرامون نگاه فلسفی-کلامی حافظ به مقولاتی چون تقدیر ازلی، جبر، اختیار و اراده انسان، پردامنه و مناقشهبرانگیز است. منظور از جبر و تقدیر، تحقق تخلفناپذیر و از پیش تعیین شده حوادث، افعال و آینده انسانها بر اثر قوانین ضروری و گریزناپذیر علت و معلول حاکم بر عالم، یا مطابق اراده پیشین و تغییرناپذیر خداوند است. از طرف دیگر، به نظر میرسد که دستکم بخشی از عوامل تعیینکننده افکار، احوال، و اعمال انسان، تحت سیطره و اراده او قرار دارند. سازگارگرایان این دو ادعا را قابل جمع و ناسازگارگرایان غیر قابل جمع میدانند. هدف اصلی مقاله، پژوهش پیرامون چگونگی جمع اشعار تقدیرگرایانه حافظ با اشعار اختیار محور اوست. مقاله را با مروری به تاریخ اندیشههای تقدیرگرایی در ایران باستان و یونان باستان شروع و بعد، چگونگی طرح آن را در مکتبهای کلامی یهودیت- مسیحیت، و اسلام بررسی میکنیم. سپس، اشعار جبرگرایانه، نوع جبرگرایی، دلایل و انگیزههای جبرگرایانه حافظ بحث می شود.
خلاصه ماشینی:
در این مقاله ، هدف نگارندنگان ، پژوهش پیرامون ایـن موضـوع اسـت کـه اولا: آیـا حـافظ شـاعری تقدیرگرا و جبرگرا است یا این که اعتقـادی بـه تقـدیر پیشـین و جبـر حـاکم بـر عـالم نـدارد؛ ثانیـا: در صورتی که اشعار تقدیرگرایانه و جبرگرایانة حافظ غلبة چشم گیری بر اشعار مخـالف آن داشـته باشـد، چگونه می توان آن ها را با اشعاری که وی در آن ها، باور خود را بـه اختیـار و آزادی انسـان بیـان کـرده است ، جمع و سازگار نمود؟ برای پاسخ به این پرسش ها، مقاله با مروری اجمالی به تـاریخ اندیشـه هـای تقدیرگرایی در ایران باستان و یونان باستان شروع می شود.
پس چگونه می توان در چنین عالم از پیش تعیین شده ای انسان را موجودی مختار که مسئول عواقب اعمال خیر و شر خود است ، دانست ؟ اگر سرنوشت ما از پیش تعیین شده است ، آیا هیچ دلیل عقلانی و انگیزة خردمندانه ای برای تلاش و کوشش جهت تغییـر سرنوشـت و اصلاح امور باقی می ماند؟ یا در این میان ، آیا انسان هم چنان می تواند امیدوار باشـد کـه فلـک را سـقف بشکافد و طرحی نو دراندازد؟ از طرف دیگر، مسالة جبر و اختیار بحث از عدل الهی را به میان آورد؛ زیرا به نظـر مـی رسـد، رابطـة مستقیمی میان اختیار و عدل ، و هم چنین جبر و نفی عدل وجود دارد.