خلاصه ماشینی:
"آب حیوان نه آب حیوان است جان با عقل و عقل با جان است جان چراغ است وعقل روغن او عقل جان است و جان ما تن او عقل با جان عطیه احدی است جان با عقل زندهء ابدی است (هفت پیکر،726) اگر چه درسخن کاب حیات است بود جایز هر آنچه از ممکنات است (خسرو و شیرین،031) حرف زبان را به قلم بازده وام زمین را به عدم باز ده روشنی عقل به جان دادهای چاشنی دل به زبان دادهای (مخزن،21 و 31) تویی برترین دانش آموز پاک ز دانش قلم رانده بر لوح خاک (شرفنامه،838) خرد هر کجا گنجی آرد پدید ز نام خدا سازد آن را کلید به نیروی تو چون پدید آمدم در گنجها را کلید آمدم (اقبالنامه،6611 و 4611) کوتاهی فهم آدمی نظامی را بر آن داشت تا در نظریهء خویش دربارهء سخن و آفرینش جانب احتیاط را نگه دارد و آنگاه که از پنجرهء ادراک آدمی به سخن مینگرد،نقصها و جهلهایی که چنگ در وجود آدمیزاد زدهاند از نظر دور ندارد،و به صراحت بسراید: پای سخن را که درازست دست سنگ سرا پردهء او سر شکست چون خجلیم از سخن خام خویش هم تو بیامرز به انعام خویش (مخزن41/ و 11) سخن و اندیشه شناخت و درک درست نظریان نظامی در باب سخن و ارتباطش با تفکر،در حقیقت هستهء اصلی نظریات نظامی دربارهء ادبیات و حوزههای متفاوت آن است."