چکیده:
نشانهشناسی با طرح مفاهیمی چون: نظام، رمزگان، هویت ارتباطی و افتراقی نشانهها و... روشی دیگرگون را در خوانش متون بنیان نهاده است. این دانش با تأکید بر عناصر درونی نظام، سازکار شکل گیری معنا را از طریق فرایند دلالتی نشانهها به تصویر میکشد و به طبقهبندی و سازماندهی نشانهها در جریان بظاهر آشفته و بینظم متن میپردازد. الهینامة عطار از جمله متونی است که سهم بسزایی در شکلگیری و گسترش روایتهای کوتاه و بلند در آثار عرفانی دارد. تحلیل نشانهشناختی روایت در حکایتهای این متن میتواند تا حدودی زمینه را برای نمایش نحوۀ ساماندهی عناصر روایت در متون عرفانی مهیا کند.
Proposing a number of concepts such as system، code، communicative and distinctive nature of signs etc، semiotics has established a different method for reading the texts. Focusing on internal elements of system، this science illustrates the mechanism of meaning formation through signifying process of signs، and classifies and organizes them in the superficially confusing and unorganized stream of the text. Attra’s Elahi Nameh is one of the texts which has a remarkable role in the formation and development of short and long narratives in mystical works. Semiotic analysis of tales in this text can pave the way for demonstrating how narrative elements are organized in mystical texts. Using the descriptive-analytical method، this article aims to analyze semiotically the tale of “Ka’b daughter and her love and poem”. This tale، which has a direct relationship with the general narrative structure of Elahi Nameh regarding structure and meaning، shows that plot progression in this tale is done via opposition and tension in the elements of two codes of power and love; that is، being within the two codes، each element accepts narratively and linguistically a form and meaning which is proportionate to that code and the processing of tale’s narrative elements takes place via such oppositions. Regarding this matter and the point that such tale has been stated within the overall mystical narrative of Elahi Nameh، it can be said that all signs in this tale become meaningful structurally in a process of substitution within a wider system named mysticism. These are the rules and conventions of mysticism which affect the formation of narrative.
خلاصه ماشینی:
با در نظر گرفتن این موضوع و توجه به این نکته که خود این حکایت در ضمن روایت جامع و عرفانی الهینامه بیان شده است، میتوان گفت که تمامی نشانههای موجود در این حکایت از لحاظ ساختاری، در یک فرایند جانشینی، ذیل ساختار و نظام گستردهتری به نام عرفان به معنا میرسند و این قواعد و قراردادهای عرفان است که بر چگونگی شکلگیری و صورتبندی روایت تأثیر میگذارد.
شخصیت رابعه اگرچه در طی ابیات زیادی به عنوان یک شخصیت عاطفی و احساسی شخصیتپردازی میشود؛ اما بنا به دختر پادشاه بودن، او نیز کارکردی طبقاتی و اقتدارگرایانه پیدا میکند، چنانکه پادشاه در هنگام مرگ، از حارث میخواهد که وظیفة نگهداری از دختر را بر عهده گیرد، و از او تقاضا میکند دختر را به تزویج فردی درآورد که تناسب و طبقهای همسطح با نظام مقتدرانة دختر داشته باشد: که از من خواستندش نامدارانندادم من به کس گر تو توانی بسی گردنکشان و شهریـارانکه شایسته کسی یابی تو دانی (عطار،372:1388) «گردنکشان» و«شهریاران» نشانههایی هستند که بنابه قراردادهای پذیرفته شدۀ فرهنگی، مبین مفهومی اقتدرطلب و سلطهجویند و از اینرو با رمزگان قدرت که نشانة دختر در ضمن آن تعریف میشود، همخوانی و ارتباط دارد.
چنانکه پیش از این اشاره شد، در بطن رمزگان قدرت با پیشرفت پیرنگ، نشانههای نظام عشق شکل میگیرند که این اختلاط رمزگانها را میتوان به صورت ذیل نمایش داد: شخصیت حارث در جایگاه پادشاه بنا به قراردادهای متن، از آنجا که مفهوم قدرت را متبادر میکند، نشانهای نمادین است که مؤلفههای غلبه و سیطره را برجسته میکند.