خلاصه ماشینی:
"یک فردی مثل حضرت علی که شیعه معتقداست واسطه فیض آسمان و زمین است و متصل به منبعالهی،وقتی میخواهد راجع به سیاست در جامعهاشتصمیم بگیرد و یا رهنمود دهد به واقعیات جامعهاشتوجه میکند نمیآید یک سری احکامی دهد و بگویدچون من متصل به علم الهی هستم این احکام را میدهم وشما هم چونوچرا نکنید و بروید اجرا کنید،بلکه میگویدبه واقعیات جامعه توجه کن و با توجه به واقعیات این چنددسته مردم وجود دارند طبیعت این دسته ایجاب میکندکه با آنها اینگونه رفتار کنی.
سلیمی:من در تکمیل سخنان و فرمایشات جنابدکتر خرمشاد این نکته را عرض کنم که حضرت علیآنجایی که جنگید اتفاقا به رفراندوم مراجعه کرد و نظرمردم را خواست و تا نظر مردم را نگرفته بود نجنگید وتلاش میکرد تا آنجا که بتواند جنگ نکند چون اصلا بهجنگ راضی نبود.
مردم دوباره با او بیعت میکنند(رفراندوم صورتمیگیرد)و سپاه تشکیل میشود که حدود ده هزار نفربودند درحالیکه سپاه طلحه و زبیر حدود سه هزار نفر بودولی با این حال امام ابتدا جنگ نمیکند محمد بن ابوبکر(برادر عایشه)را میفرستند تا با عایشه صحبت کند ولیعایشه نمیپذیرد مجددا حضرت علی او را میفرستد تا بازهم با او صحبت و مذاکره نماید.
(به دلیلخطری که از جانب آنها متوجه جامعه اسلامی بود) ولی حضرت علی در چهار سال و در سه جنگ بزرگهیچگاه مشروعیت خود را زیر سؤال رفته نمیدید که برایاینکه در حکومت باقی بماند،رفراندوم برگزار کند."