چکیده:
نفقه زوجه غایب مفقودالاثر ازجمله حقوق غیرمالی زوجه محسوب می شود که تاثیر فراوانی در ادامه زندگی زناشویی دارد و عدم تامین آن باعث بروز مشکلاتی در بستر خانواده و اجتماع می گردد.
براساس نظر مشهور فقهای امامیه اگر از غایب خبری باشد یا اینکه ولی ای داشته باشد که نفقه او را بپردازد، زوجه باید صبر کند، اما اگر خبری از غایب نمی رسد یا اینکه ولی ای ندارد که نفقه زوجه او را بپردازد، زن می تواند به حاکم رجوع کند و چهار سال صبر نماید تا اینکه همسرش پبدا شود. همچنین در صورتی که فرد متبرعی به زوجه انفاق کند، وی حق درخواست انحلال نکاح را ندارد، بلکه باید وضعیت موجود را تحمل کند تا وضعیت همسرش روشن شود. امام خمینی به پیروی از مشهور فقهای امامیه قائل به این قول می باشند. گرچه بعضی از فقهای معاصر مانند طباطبایی یزدی قائلند که اگر همسر غایب به جهت مانعی نتواند عملیات جستجو از غایب را به عمل بیاورد و کسی هم نباشد که نفقه او را تادیه نماید می تواند از حاکم درخواست طلاق کند. در این صورت بعید نیست که حاکم او را طلاق دهد. قانون مدنی و قانون امور حسبی نفقه زوجه غایب را به عهده امینی می داند که نگهداری و اداره اموال غایب را به عهده دارد. حکم نفقه زوجه ای را که توسط حاکم طلاق داده می شود می توان باتوجه مواد قانونی دیگر (مواد 1109، 1156) به دست آورد.
در این نوشتار با پای بندی به اصول و مبانی فقهی و حقوقی و مطالعه دیدگاه فقها و قانون درصدد دستیابی به احکام جدید و مناسبی درباره نفقه زوجه غایب می باشیم.
The alimony of missing couple is included in the non-financial rights of the couple that plays a key role in continuation of marital life. Lack of alimony will raise serious problems for the families and the society.
According to the widely accepted views of Imamiya jurists، if the missing person is found or، if there is a plenipotentiary substitute for him to pay the alimony، the wife of the missing couple should wait. However، if there is no sign or sound of the missing couple، and if there is no plenipotentiary substitute to pay the alimony، the wife is religiously permitted to refer to the legal judge and wait for maximum four years for the return of her husband. Also، when a donator volunteers to pay the alimony، she will have no right to request for dissolution of marriage. Instead، she will have to tolerate the status quo until her husband returns. Imam Khomeini (RA) also believes in this rule of Imamiya jurists on paying alimony of the missing person.
However، some contemporary jurists such as Tabatabaei Yazdi are of the opinion that if the wife of the missing person fails to search for her husband for some reasons، and if there is no volunteer to pay alimony، she can refer to the authorized judge and apply for divorce. In this case، the judge may rule their divorce. The civil law and the non-litigious jurisdiction act say that paying alimony of the missing couple is on a trustee who takes care of the properties of the missing person. The alimony rule of the spouse receiving divorce from the court can be obtained with respect to the law (articles 1109 and 1156).
This study intends to find access to new and appropriate precepts on alimony of the wife of the missing couple by observing the jurisdictional and legal fundamentals on one hand، and reviewing the viewpoints of contemporary jurists and modern law on the other hand.
خلاصه ماشینی:
"2)روایت ابی الصباح الکنانی:ظاهر روایت این است که اگر زنی شوهرش چهار سال غایب شده و نفقه ندارد و خبری نیز از مرگ و زندگی او در دست نیست،بنابه فرموده امام(ع)،ولی زوج مجبور به طلاق زوجه میشود و اگر زوج ولی نداشته باشد.
در صورتی که غایب ولی نداشته باشد،حاکم باید زوجه را طلاق دهد(شیخ صدوق 1415:119) بعضی از فقها در اینباره صحبتی از طلاق به میان نیاوردهاند،بله تصریح کردهاند که حاکم به زوجه امر میکند که عده وفات نگه دارد و اگر خواست میتواند ازدواج کند(علامه حلی ب 1413 ج 7:374؛فاضل آبی 1417 ج 2:227؛طبرسی 1410 ج 2:277-276).
بنابراین اگر زن دچار عسر و حرج شود،حتی قبل از انقضای مدت چهار سال،حق درخواست طلاق دارد بر اساس فتوای بعضی دیگر از فقها بر زوجه واجب نیست که نفقه متبرع یا مؤسسهای را بگیرد (حسینی سیستانی 1417 ج 3:181)علاوه بر مطالبی که درباره دیدگاه فقها بیان گردید،عمده مطالب مطروحه در کتب فقهی یکسان است(شیخ طوسی 1387:ج 5:281-280؛ابن حمزه 1408:324؛بیهقی نیشابوری کیدری 1416:465؛علامه حلی 1420 ج 4:172:علامه حلی الف 1412:225؛علامه حلی ب 1412:ج 2: 492:شیخ بهایی 1429:316:امام خمینی 1379 ج 2 و 1:774 م 11).
با توجه به اینکه پرداخت نفقه از سوی ولی زوج و بیتالمال و شخص متبرع با توضیحات فوق دلیل کافی ندارد،لذا صبر کردن زوجه بیمورد است و مانعی برای درخواست طلاق از سوی زوجه به شرط عدم امکان دریافت نفقه از مال شوهر حتی قبل از انقضای چهار سال وجود ندارد."