چکیده:
در جهان اسلام اشاعره ی متقدم و به ویژه امام الحـرمین جـوینی در شـمار حامیان تقریر علی از نظریه ی امر الاهی یا نظریه ی حسن و قبح شرعی محـسوب می شوند. از منظر جوینی ، خوبی و بدی امور براساس امر و نهی الاهی قابل تبیین هستند و در واقع ، خوبی و بدی امور چیزی جز امر و نهی الاهـی نیـست . گرچـه نظریه ی امر الاهی به طور عام ، و تقریر علی آن به طور خاص ، حاوی بصیرت هـای قابل توجهی است ؛ اما کاستی های فراوان آن ، پذیرش ایـن نظریـه را بـه عنـوان دیدگاه اخلاقی جامع دشوار می سازد.
Among the Muslim scholars the early Asharites especially Imam-Al-Haramain Joveini may be regarded as the exponents of the causal interpretation of the theory of divine command concerning ethics. According to Joveini، the rightness or wrongness of any action can be accounted for by the divine commands or prohibitions; and in fact، a given action is good if God commands it، and bad if God prohibits it. Although the divine command theory in general and its causal interpretation in particular include useful insights، it is subject to sever criticisms which will be discussed in this paper.
خلاصه ماشینی:
"با این همه ، جوینی با مسأله ای روبه روست : اگر خدا علت احکام ارزشـی اسـت و عقـل بدان ها راهی ندارد، منکران شرایع نمی توانند حسن و قبح امور را درک کنند، در حـالی کـه «تالی » باطل است ، پس «مقدم » نیز معتبر نخواهد بود.
جوینی در نقد نظریه ی فوق می گوید: حال که حکم ارزشی افعال ناشی از صفت ذاتـی آن ها نیست ، این حکم باید ناشی از چیز دیگری باشد؛ حال آن چیز دیگر یـا حکمـی اسـت که از سوی شریعت بر فعل وارد شده یا حکمی اسـت کـه بـه خـدا یـا صـفت ذاتـی شـی ء بازنمی گردد.
با این وجود، به نظر می رسد تلاش جوینی بـرای ارائـه ی نظریـه ی جـامع کلامـی (یـا اخلاقی ) نافرجام است و او را با دشواری هایی روبه رو می سازد: ١) برهان جوینی برای اثبات وابستگی علی احکام ارزشی به خدا خدشـه بـردار اسـت ، چراکه او در شق نخست ، مناط اتصاف یک فعل بـه خـوبی و بـدی را نادیـده گرفتـه اسـت .
با پذیرش دو نکته ی مزبور، این نتیجه ی روشن به دسـت مـی آیـد کـه حـسن و قـبح نمی تواند دو مفهوم شرعی ، آن گونه که اشاعره مدعی اند، داشته باشد، چراکه در این صورت ، معنای «ان الله لایأمر بالفحشاء» چنین می شود: «ان الله لایأمر بما ینهی عنه » وایـن سـخن در خور پذیرشی نیست ."