خلاصه ماشینی:
"*در ایران در دوران اسلامی دو جشن برای نوروز برگزار میشد: «نوروز عامه»که در نخستین روز از ماه فروردین برپا میشد و «نوروز خاصه»یا«نوروز بزرگ» که در ششم فروردین ماه بود.
با توجه به جایگاه گاهنبار ششم در اسطورهء آفرینش ایرانی و معنای«همسپثمه ئیدیه»حرکت همهء سپاه،یا به جنبش درآمدن همهء آفریدهای مادی است،باید گفت نوروز ادامهء طبیعی و تکمیل کنندهء جشن بزرگ گاهنبار ششم است و آن را نباید یک جشن جداگانه و مستقل از این گاهنبار پنداشت.
لذا شاید این پرسش پیش آید که«چرا نام این جشن بزرگ ایرانی در کتاب مقدس و دینی ایرانیان ذکر نشده است؟»با توجه به آنچه تاکنون گفته شد،میتوان چنین دریافت که چون نوروز بخشی از جشن گاهنبار ششم و تکمیل کنندهء آن بوده و نه یک جشن مستقل و جداگانه،از این روی نام آن به گونهء مستقل در اوستا نیامده است.
از آنجا که جشن همسپثمه ئیدیه(جشن پایان کار آفرینش جهان به وسیلهء اورمزد)در پنج روز (اندرگاه)یعنی پنج روز پایانی سال و جشن ویژهء آن در آخرین روز سال،روز«وهیشتواشیت گاه» برگزار میشد،بنابراین«نوروز»نیز که نماد آغاز حیات است،درست فردای آن روز،یعنی نخستین روز از ماه فروردین و آغاز سال(روز هرمزد)،واقع میشده است.
از سوی دیگر،طبقهء عامه بنا به سنت دیرینه و نه مطابق تغییرات تقویم جدید،همچون روزگار پیش از اسلام،جشن«همسپثمه ئیدیه»را همچنان پیش از آغاز فروردین و لابد در پنج روز پایان اسفند ماه و جشن نوروز را نیز در روز هرمزد یا نخستین روز از ماه فروردین برگزار میکردند."