چکیده:
ترکیه از جمله کشورهایی است که در جدال میان سنت و تجدد، به علل مختلف، تجدد را با تمام لوازم آن پذیرفت که لائیسیم و سکولاریسم بارزترین ویژگی های آن محسوب میشدند. با این حال، شاهد افول سکولاریسم و رشد لائیسیم در این کشور هستیم که ناشی از متغیرهای داخلی و خارجی متعددی است. مقاله بر این فرضیه استوار است که انقلاب اسلامی با احیای اسلام سیاسی در ایران که برجسته ترین مولفه احیای هویت تمدنی می باشد، سبب احیای اسلام سیاسی در کشورهای مسلمان شده است. انقلاب اسلامی با تغییر منبع هویت ترکها از غرب به اسلام، توانست روح جدیدی در جامعه ترکیه ایجاد کند که نتیجه آن، گرایش به سمت اسلام گرایی شد. برایند این تحول، ورود اسلام گرایان به عرصه قدرت سیاسی بوده است.
In clash between tradition and modernism Turkey is among the countries that accepted modernity with all its necessities for several reasons. Laism and secularism are its two most prominent characteristics. However we are witnessing the fall of secularism and rise of laism in this country which is a result of several different internal and external variables. This article is based on this hypothesis that Islamic revolution of Iran by reviving political Islam in Iran which is the most outstanding component of reviving civilizational identity has led to the revival of political Islam in Muslim countries. By changing the Turks' identity source from west to Islam، Islamic revolution has managed to create a new spirit in Turkish society which led to a tendency toward Islam. The collective effect of this transformation has been the entering of Islamists into the political arena.
خلاصه ماشینی:
در بعد خارجی نیز میتوان به پذیرفته نشدن ترکیه در اتحادیه اروپا و سرخوردگی از غرب، (گلیزواره، 1377: 166) فروپاشی شوروی و افول اندیشههای کمونیستی در این کشور و در نهایت، وقوع انقلاب اسلامی در ایران (زارع، 1383: 313 ـ 290) ـ که عمدهترین دلیل رشد اسلامگرایی و هویتیابی تمدنی در این کشور است ـ اشاره کرد.
فاکتور مذهب را میتوان اینگونه شاخصسازی کرد: ـ تغییرات در رفتار مذهبی مردم، نظیر افزایش نقش زنان در فعالیتهای سیاسی؛ ـ رواج مسئله حجاب؛ ـ افزایش اقبال به انجام دادن فرایض دینی همچون نماز و روزه در سطح اجتماع بهگونهای ملموس؛ ـ افزایش کلاسها و فعالیتهای آموزشی مرتبط با آموزههای اسلامی؛ ـ ترجمه شدن یا نشدن متون اولیه رهبران انقلاب اسلامی ایران؛ ـ وجود آثار تفسیری درباره متفکران انقلاب اسلامی و واقعیت انقلاب ایران و یا نبودن چنین آثاری؛ ـ میزان اشاره مطبوعات و مجلات و روزنامهها به انقلاب اسلامی؛ ـ میزان و نحوه واکنش سازمانها و فعالان اسلامی در کشورهای مسلماننشین به انقلاب اسلامی از حیث تأسیس سازمانهای جدید یا از حیث رادیکالتر شدن و قهرآمیزتر شدن رفتار سازمانهای قدیمی و یا از حیث فعال شدن دوباره جنبشهای میانهرو؛ (احمدی، 1369: 12) ـ افزایش نشریات اسلامی و تیراژ آنها؛ ـ تقویت محتوایی گرایشهای اجتماعی و سیاسی در نشریات اسلامی؛ ـ انزوای ایدئولوژیها و جنبشها و احزاب سوسیالیستی و ناسیونالیستی؛ (حشمتزاده، 1385: 169) ـ شکلگیری اجتماعات سیاسی در مساجد؛ ـ تغییر نگاه عمومی به مسئله فلسطین و برپایی راهپیماییهای اعتراضآمیز؛ (محمدی، 1386: 386) ـ طرح مطالبات مردمی برای اجرای احکام اسلامی نظیر مسئله حجاب؛ ـ مبارزه با مشروبات الکلی و فیلمهای مبتذل؛ ـ جداسازی بیمارستانها و برخی اماکن برای زنان.