چکیده:
هدف: هدف پژوهش حاضر مقایسه مولفههای شناختی تحملنکردن بلاتکلیفی و نگرانی در افراد مبتلا به اختلال اضطراب فراگیر، اختلال وسواسی- اجباری و افراد سالم بود. روش: از سه گروه بیماران مبتلا به اختلال اضطراب فراگیر، بیماران مبتلا به اختلال وسواسی- اجباری و افراد سالم، هریک 31 نفر به روش نمونهگیری دردسترس انتخاب شدند. برای گردآوری دادهها مقیاس تحملنکردن بلاتکلیفی (IUS) و پرسشنامه نگرانی ایالت پن (PSWQ) بهکار رفت. دادهها به روش تحلیل واریانس چند متغیره (MANOVA) تحلیل شدند. یافتهها: در دو خردهمقیاس «تصور نااطمینانی به ناتوانی برای عملکردن منجر میشود» و «نااطمینانی پریشانکننده و آشفتهکننده است»، همچنین از نظر نگرانی آسیبشناختی میان سه گروه تفاوت وجود داشت (0001/0p<). در نمره کل تحملنکردن بلاتکلیفی و دو خردهمقیاس «وقایع غیرمنتظره منفی هستند و باید از آنها دوری کرد» و «وجود نااطمینانی غیرمنصفانه است» تفاوت هر یک از دو گروه مبتلا به اختلال اضطراب فراگیر و وسواسی- اجباری با گروه گواه معنادار بود (0001/0p<). نتیجهگیری: تحملنکردن بلاتکلیفی یک ویژگی مشترک اختلال اضطراب فراگیر و اختلال وسواسی- اجباری است و آنچه که باعث تمایز دو اختلال میشود، راهبردهای مقابلهای بهکاررفته برای کاهش بلاتکلیفی است.
خلاصه ماشینی:
"به بیان دیگرتفاوت افراد مضطرب و سالم به میزان پذیرش آنها نسبت بهموقعیتهای مبهم در زندگی واقعی و میزان تحمل اینموقعیتها برمیگردد؛پیشبینی میشود افراد مضطرب(1)- relsseK (2)- dnulgreB (3)- relmeD (4)- niJ (5)- sretlaW (6)- redrosiD yteixnA dezilareneG (7)- sredrosiD latneM fo launaM lacitsitatS dna citsongaiD noisiveR txeT-noitide htruof (8)- noitaicossA cirtaihcysP naciremA (9)- yrrow (10)- redrosiD evislupmoC-evissesbO (11)- kralC (12)- wolraB (13)- nworB (14)- akeniM (15)- nostaW (16)- msicitoruen (17)- cinap (18)- aibohp (19)- ytniatrecnu fo ecnarelotni (20)- civecratS (21)- elreB (22)- saguD (23)- rhuB (24)- ruecuodaL (25)- notseerF (26)- emuaehR (27)- trateL (28)- elacS ytniatrecnU fo ecnarelotnI (29)- yupuD (30)- cevokroB (31)- remeoR (32)- yrrow tuoba sfeileb evitisop (33)- ecnadiova evitingoc (34)- noitatneiro melborp evitagen &%06708RVRG067G% موقعیتهای منفی و مبهم احتمالی را غیر قابل قبول دانسته،ازنگرانی به عنوان راهبرد اصلی برای کاهش سطح بلاتکلیفیخود بهره میبرند(دوپی و لاداسر،2008).
دیگربررسیها نیز نشان داده است فراوانی و شدت نگرانی در افرادمبتلا به DAG نسبت به سایر اختلالهای اضطرابی،اختلالافسردگی اساسی و افراد سالم بیشتر است(چلمینسکی وزیمرمن،2003؛بکر24،گادوین25،هولتینگ26،هویر27ومارگراف28،2003؛گلداسون و همکاران،2005؛فریسکو29،مینین30،هیمبرگ و ترک31،2003؛هویر،بیکر32و روث33،(1)- nilessoG (2)- notxeS (3)- notroN (4)- reklaW (5)- eeteketS (6)- tsorF (7)- nehoC (8)- niloT (9)- ztiwomarbA (10)- idigirB (11)- aoF (12)- tzrawhcS (13)- sicnarF (14)- deeR (15)- yawaloH (16)- grebmieH (17)- seloC (18)- duahciboR (19)- ggoM (20)- yeldarB (21)- relliM (22)- sttoP (23)- renreoK (24)- rekceB (25)- niwdooG (26)- gnitloH (27)- reyoH (28)- fargraM (29)- ocserF (30)- ninneM (31)- kruT (32)- rekceB (33)- htoR 2001)."