خلاصة:
حاشیه نشینی یکی از چالش های جدی جهان در قرن بیست و یکم است. در ایران نیز طبق آمار، بیش از یک دهم جمعیت در حاشیه شهرها زندگی می کنند و شمار زیادی از آنها در کلان شهر تهران سکونت دارند. حاشیه نشینان که غالبا مهاجران روستایی کم بضاعت هستند، بیشتر در زمین های پست و کم بهای اطراف شهر به صورت غیر رسمی اسکان یافته اند. این نوع سکونت فاقد هر نوع استاندارد زندگی است، به همین علت، مسائل و مشکلات زیادی به وجود آورده است که به خصوص مسائل امنیتی آن اهمیت فراوانی دارد. این مقاله با بهره گیری از روش تحقیق توصیفی ـ تحلیلی در پی پاسخ به سوال اصلی تحقیق است که «وضعیت حاشیه نشینی در کلان شهر تهران چگونه است و چه تاثیری روی امنیت آن دارد؟» با استفاده از چارچوب نظری برگرفته از رهیافت های محرومیت نسبی و انتظارات ـ رضایتمندی، سوال اصلی به آزمون گذاشته شد. یافته های تحقیق مبتنی بر اسناد، مدارک و شواهد مشخص کرد به رغم برخی اقدامات مقطعی، حاشیه نشینی در کلان شهر تهران رو به گسترش است و با وجود اینکه نسل اول شرایط زندگی در این مناطق را قبول کرده اند، نسل دوم که خود را متولد تهران می دانند، در مقایسه زندگی خود با گروه مرجع (شهروندان تهرانی) دچار محرومیت نسبی شده اند و برای جبران آن راه های قانونی و رسمی را دشوار یا مسدود یافته به کارهای غیرقانونی و هنجارشکن روی آورده اند که نتیجه آن ناامنی های بسیار برای حاشیه نشینان، شهروندان تهرانی و دولت است.
Living in city borders constitutes a serious challenge in 21st Century. According to statistical records، more than one tenth of the population in Iran live in city borders، a considerable number of which live in the metropolis of Tehran. The marginal settlers، who are mostly rural emigrants with low financial ability، have settled mostly in quality-based and low-priced lands in an informal manner. This type of settlement lacks any kind of standard of living. So، this state has created numerous problems and difficulties from among of which the security problems resulting from it، are of considerable importance. Utilizing the descriptive-analytical research method، this article attempts to answer this question of ‘How is the state of marginal settlement in the metropolis of Tehran، and what effect does it have on its security?’. The main question was put to test by using the theoretical framework adopted by the approaches of relative deprivation، and expectations-satisfaction. The research findings based on the instruments، documents and evidence specified that- despite measures that have been taken at some junctures- marginal settlement in this metropolis is developing، and that despite the fact that the first generation have accepted the living conditions in these points، the second generation who consider themselves as Tehran-born، begin to contrast their life with that of the reference group (Tehrani
citizens) only to feel the state of being involved in relative deprivation. It is at this point that they deem the legal means as difficult to adopt، and so they resort to illegal ways and deviate from the rule; hence، the marginal settlers themselves، Tehrani citizens and the government itself will face many insecurities.
ملخص الجهاز:
"»(بوزان،1378:32) در خصوص علل و عوامل مؤثر در پیدایش حاشیهنشینی و چگونگی آن دیدگاهها و نظریات متعددی ارائه شده است که به تعدادی از آنها اشاره میشود: نظریه بومیشناسی مکتب شیکاگو که به تحلیل سکونتگاههای نامتعارف براساس چهار متغیر ویژگیهای جمعیت،سازمان اجتماعی،محیط طبیعی و سطح فناوری میپردازد؛(پاپلی یزدی،1383:279)دیدگاه رابرت ارک درباره شکلگیری مناطق مسکونی ارزانقیمت براثر حومهنشینی برای مهاجران؛(ممتاز،1383:128)قوانین مهاجرت شهر؛(اوبرای،1370:70)نظریه مهاجرتی«لی و مایکل تودارو»در ارتباط با جاذبهها و دافعههایی که در نگهداشت فرد یا ترغیب وی به مهاجرت تأثیر گذارند؛ (حسینزاده دلیر،1370:64)نظریات مارشال کلینارد و کلود در مورد تغییر در نحوه استفاده از زمین و کمبود مسکن در مناطق حاشیهنشین؛(زاهد زاهدانی،1369:16) دیدگاه پل میدوزو افراین میزروچی که عامل اصلی حاشیهنشینی را مهاجرت و مهاجرت را نتیجه عدم توازن نابرابری روستا و شهر میدانند؛(خوب آیند،1384:48) مکتب وابستگی و نظریهپردازان آن مانند فرانک و کاستل که به نظر آنها،تغییرات ساختاری در کشورهای جهان سوم موجب تشدید فقر و حاشیهنشینی میشود؛(حسینی،1384:76)دیدگاه زاهد زاهدانی که علت اصلی تفاوت زندگی شهری و روستایی و حاشیهنشینان را در نحوه سکونت و شیوه زندگی آنان میداند که خود ناشی از وجود و توزیع دسترسی نابرابر به امکانات موجود در جامعه و روابط ناعادلانه اجتماعی است؛(زاهد زاهدانی،25)نظریه نحوه استفاده از اراضی شهری؛در این نظریه شکل و نظام فضایی خاصی که شهر به خود میگیرد،نتیجه رقابت گروههای مختلف شهری براز احراز موقعیت شهر به شکل رقابتی است."