ملخص الجهاز:
عقلانیت باوری به معنیا پرهیز از داوری اخلاقی در باب غیر منطقی و غیرعقلانی بودن دیگران و توضیح اعمال قصدمند انسانی براساس پایه عقلانی آنها،نقطه آغاز بحث فی در این فصل است.
» فصل ششم:پرسش این فصل آن است که آیا فهم ما از دیگران باید طبق معیارهای خود آنها باشند؟تأویلگرایی قایل است که پرده برداشتن از معنا از طریق بازسازی درک دیگران از رفتارشان براساس ملاکهای خودشان صورت میگیرد.
اما این ایراد به عینیت باوری وارد است که واقعیات به خودی خود گویا و عیان نیستند؛ضمن اینکه مواجهه با واقعیات به همراه منابع مفهومی پیشین ما و نیز احساسات و تجربه قبل است و زبان که وسیله اندیشه و بیان اندیشههای ماست،ذاتا آلوده و آمیخته به اعتقادات مفهومی ماست.
همچنین در فصل اول میگوید این کتاب وقف روشن کردن شناخت علوم اجتماعی است و آنچه در کانون توجه قرار خواهد گرفت«اشکال گفتمانی تفسیر»است(ص 50)اما او در مواردی اشکال غیر گفتمانی را نیز وارد بحث میکند.
فی در مقابل این تز و در فرایند استدلال عملی بیان میکند که عاملان ممکن است دلایلی برای اعمالشان داشته باشند که غیر عقلانی و غیرمنطقی باشد و همچنان به عمل خود ادامه دهند.
فی آشکارا در فصل ششم توضیح میدهد که«در موقعیتهایی که درک غلط سیستماتیک از معنای فعالیتهای خود با مکانیسمهای سرکوبگر تقویت میشود و منجر به این میشود که عاملان رفتار غیر عقلانی داشته باشند،باید به جای هدف تأویلگرایان سنتی که فهم پدیدههای قصدی برحسب ملاکها و ضوابط خود عاملان است نیاز به نقد این پدیدهها را نشاند».