خلاصة:
دیدگاه های مختلفی در موافقت و مخالفت با علم دینی در کشور وجود دارد، و تا به حال تلاش چندانی برای هم گرایی این دیدگاه ها صورت نگرفته است. هدف پژوهش حاضر این است که بر مبنای آرای دکتر سروش، که در ایران به مخالف علم دینی مشهور است، راهکارهایی برای تولید علم دینی ارائه کند. در این مقاله دو راهکار برای تولید علم دینی به تناسب دو تلقی دکتر سروش از علم دینی، یعنی تلقی ضعیف (علم برگرفته از متون دینی) و قوی (علم هماهنگ با متون دینی) ارائه خواهد شد
ملخص الجهاز:
فرض کنید کسی پیشفرضهای روش اجتهادی برای فهم دین را اینگونه تشریح میکند: «دین مجموعهای از معارف و احکام است که از طریق وحی به آدمیان رسیده است»؛ «واسطههای ابلاغ کلام خدا به انسانها مصون از خطا هستند»؛ «گزارههای بسیاری دربارة هستی، طبیعت، جامعه و انسان در قرآن و روایات وجود دارد»؛ «قضایای توصیفی غیر ارزشی و اخباری دین به واقع نظر دارد»؛ «گزارههای خبری به هدف فهم و کشف حقایق منطوی در آن بیان شده است»؛ «مکان و زمان نزول آیات و ورود روایات سبب محدودیت در معانی آنها نمیشوند، مگر اینکه دلیل خاصی برخلاف آن موجود باشد»، «متون دینی ثابتاند، اما فهم بشر غیر معصوم خطاپذیر، تدریجی و در معرض تحول و تغییر است» (علیپور و حسنی، 1389: 51-54).
دستاورد این تحقیق، مطابق با نظر سروش، برای مثال، فهمی دینی از طبیعت است و برای اینکه این فهم دینی از طبیعت، مصداقی از تلقی قوی علم دینی، در عرض نظریات علمی دیگر مطرح شود، باید از مرحلة داوری تجربی نیز عبور کند.
3. چگونگی تولید علم دینی، از طریق هماهنگسازی شبکة باورها همچنین بهنظر میرسد نظریة قبض و بسط تئوریک شریعت سروش (فارغ از مشکلات نظری آن) این قابلیت را دارد که از آن برای تولید تلقی ضعیف از علم دینی (علم سازگار با فهم دینی) استفاده کرد.