خلاصة:
ظهور فناوریهای اطلاعاتی و ارتباطی در دهه های اخیر، نه تنها تحولات چشمگیری را در جوامع ایجاد کرده، بلکه زمینه ساز مطالعات نظری و تحقیقات تجربی فراوانی نیز بوده است . در این مقاله رابطه متقابل فناوری و جامعه مورد توجه قرار گرفته اسـت و نخـست ، دو جریـان فکـری عمـده مربوط به فناوریهای اطلاعاتی و ارتباطی ، که یکـی ، فنـاوری را عامـل اصـلی دگرگـونی هـای اجتماعی معرفی می کند و دیگری، عناصر و ساختارهای اجتماعی را دلیل این تحولات می داند، و سپس نظریه های مربوط به جامعه شناسی استفاده از فناوریهای اطلاعاتی و ارتبـاطی ، بـویژه، سـه رهیافت مشهور نوآوری، اشاعه و تصاحب معرفی و تجزیه و تحلیل شده اند. افزون بر این ، تـلاش شده است به کمک پژوهش هایی که در حوزه جامعه شناسی استفاده از فنـاوریهـای اطلاعـاتی و ارتباطی در فرانسه و امریکای شمالی صورت گرفته اند، جایگاه و نقـش اسـتفادهکننـدگان از ایـن فناوریها به بحث گذاشته شود. تجزیه و تحلیل مکاتب فکری مربوط به فناوریهای اطلاعاتی و ارتباطی نشان می دهـد، هـیچ کدام از این دو جریان فکری، به تنهایی قادر نیستند عملکرد یک فناوری را به طور دقیق بررسـی کنند. در نتیجه ، بررسی و تجزیه و تحلیل متون این حوزه، ظهور مکتب فکـری جدیـدی را نویـد می دهد که بیانگر نوعی تغییر نگرش به استفادهکنندگان فناوریهای اطلاعاتی و ارتباطی و پیدایش تفکر استفادکننده فعال به جای منفعل است .
ملخص الجهاز:
در این مقاله رابطه متقابل فناوری و جامعه مورد توجه قرار گرفته اسـت و نخـست ، دو جریـان فکـری عمـده مربوط به فناوریهای اطلاعاتی و ارتباطی ، که یکـی ، فنـاوری را عامـل اصـلی دگرگـونی هـای اجتماعی معرفی می کند و دیگری، عناصر و ساختارهای اجتماعی را دلیل این تحولات می داند، و سپس نظریه های مربوط به جامعه شناسی استفاده از فناوریهای اطلاعاتی و ارتبـاطی ، بـویژه، سـه رهیافت مشهور نوآوری، اشاعه و تصاحب معرفی و تجزیه و تحلیل شده اند.
این گفتمان که بین چند گروه، ازجمله نماینـدگان سـازندگان و عرضه کنندگان فناوری، رسانه ها، فنـاوریشناسـان و سیاسـتمداران رایـج اسـت ، بـر دو فرضیه اصلی تکیه دارد: نخست اینکه ، اختراع یک فناوری جدید و ورود آن به جامعـه ، الزاما مولد تغییرات اجتماعی است ؛ به عبارت دیگر، فـرد، فرهنـگ ، جامعـه یـا اقتـصاد، تحت تأثیر مستقیم فناوری یـا رسـانه هـستند و ایـن فنـاوری اسـت کـه باعـث ایجـاد دگرگونی در آنها می شود.
این رویکرد، از دهه ٨٠ میلادی با تردید رو به رو شد و برخـی از پژوهـشگران را بـر آن داشت که درصدد پاسخی برای پرسش های زیر برآیند: چرا استفادهکنندگان، فنـاوری خاصی را رد می کنند؟ یا چرا در استفاده از بعضی فناوریها مشکل ایجـاد مـی شـود؟ بـه بیان دیگر، مطالعه در زمینه «تصاحب اجتماعی » فناوری در زنـدگی فـردی و اجتمـاعی افراد که اسکاردیگلی از آن به عنوان منطق اجتماعی یاد می کند، آغاز شد.
dans Jean- Guy LACROIX et Gaëtan Tremblay (dir), Les autoroutes de l’information.
Usages des NTIC: les approches de la diffusion, de l'innovation et de l'appropriation (1ère partie), Composite, (98), 1.