خلاصة:
از آنجا که دستیابی به کمال، همواره مهمترین و متعالی ترین مقصد اهل معرفت بوده است، هر یک از آنان کوشیده اند تا کمال را تعریف کنند و ویژگی-های اصحاب کمال را برشمارند. عزیز بن محمد نسفی، عارف قرن هفتم هجری، از جمله نویسندگانی است که درباره این موضوع به تفصیل سخن گفته و با طرح آرا و دیدگاه های تازه ای در این باب، به تبیین ابعاد مختلف کمال انسانی، همچون راه های رسیدن به این مقصد، موانع و حجاب های راه و «بلوغ و حریت» -که از اصطلاحات بدیع وی است- پرداخته است. این نوشتار در پی حل تناقضات کلامی نسفی در برخی آراء وی از جمله التزام بلوغ با حریت- که در جایی بر لزوم همراهی این دو تاکید می کند و در جای دیگر از انسان آزاد نابالغ سخن به میان می آورد- به اثبات این نکته می پردازد که وی با در نظر گرفتن دو نوع حریت، پایه علم را از پایه کمال به عنوان اساس و زیربنای حریت جدا می سازد، چنانکه جایگاه دانای آزاد از مقام کامل آزاد مستقل و متمایز می گردد.
علاوه بر آن، نسفی با جدا ساختن مقام «کاملان مکمل» از «کاملان» و اختصاص آن به انبیا و اولیای الهی و ورود به بحث پراهمیت نبوت و ولایت این مبحث را در دو محور اصلی تفوق ولی بر نبی یا نبی بر ولی تبیین می کند که تحلیل و گره گشایی از این تفوق معماگونه در این مقاله در قالب تفوق ولایت بر نبوت از یک سو و تفوق نبی بر ولی از سوی دیگر تعیین کننده دیدگاه حقیقی او در این موضوع است؛ چنانکه ارزیابی و تحلیل کلیتی از ویژگی های انسان کامل نزد وی و نیز آراء او درباره معاد اصلی کاملان تحت عنوان «عقل» یا «مقام معلوم»، به ما در تشخیص و تشریح بینش خاص او مدد می رساند. در پایان با بیان وجوه تمایز اندیشه نسفی با دیگران در موضوع کمال در ابعادی چون جامعیت و انسجام دیدگاه ها، ابداع اصطلاحات تازه، ذکر مراحل دوگانه برای سلوک، تبیین غایت کمال حقیقی در مقام رویت کماهی اشیاء برای سالکان و بالاخره رویکرد جدید او به علم و حکمت به عنوان مهمترین شرط رسیدن به کمال، جایگاه خاص این عارف بزرگ در تبیین و پردازش این موضوع عرفانی مورد بررسی و تحلیل قرار گرفته است.
ملخص الجهاز:
علاوه بر آن، نسفی با جدا ساختن مقام «کاملان مکمل » از «کاملان» و اختصاص آن به انبیا و اولیای الهی و ورود بـه بحث پراهمیت نبوت و ولایت این مبحث را در دو محور اصلی تفوق ولی بر نبی یا نبی بر ولی تبیین میکند که تحلیـل و گرهگشایی از این تفوق معماگونه در این مقاله در قالب تفوق ولایت بر نبوت از یک سو و تفوق نبی بر ولی از سـوی دیگر تعیین کنندۀ دیدگاه حقیقی او در این موضوع است ؛ چنانکه ارزیابی و تحلیل کلیتی از ویژگیهای انسان کامل نـزد وی و نیز آراء او دربارۀ معاد اصلی کاملان تحت عنوان «عقل » یا «مقام معلوم»، به ما در تشخیص و تشریح بینش خاص او مدد میرساند.
بیشک نسفی از معتقدان و هواداران مکتب وحدت وجـود است که تحت تأثیر اندیشۀ ابن عربی صریحا اعلام میکند که وجود یکی بیش نیسـت و آن وجود خداست و غیر از وجود خدا چیز دیگری وجود ندارد؛ او در تطبیق ایـن نظـر با پذیرش برتری مقام انسان در میان مخلوقات بر این باور است که انسـان ماننـد دیگـر موجودات صورتی است از صور این وجود؛ اما صورتی تمام و شریف ، تمـام از جهـت آنکه هرچه در دیگر صور است در او وجود دارد و شریف از آنرو کـه دل ایـن وجـود است و علم وصف دل است و جز در انسان نیست (نسفی، ١٣٤٤، صص ١٠١-١٠٠).