خلاصة:
کلیله و دمنه از قدیم ترین نمونه های افسانه تمثیلی (فابل) است. فابل ها قصه هایی کوتاه با شخصیت های جانوری هستند که مانند انسان حرف می زنند و رفتار می کنند. فابل ها همچنین با نشان دادن برتری ها یا ضعف های اخلاقی انسان ها و مناسبات میان آنها، در قالب شخصیت هایی که از میان جانوران انتخاب می شوند، درس هایی انسانی را به مخاطب یادآوری می کنند. تقلید مسخره آمیز رفتار آدمی و نسبت دادن آن به حیوانات، یکی از شیوه های اساسی آفرینش طنز است و به این اعتبار، کلیت متن کلیله و دمنه را می توان در رده آثار مطایبه آمیز و بویژه طنزهای اخلاقی و اجتماعی قرارداد که راویان آن از شگرد حیوان نمایی انسان برای مطرح کردن انحطاط اخلاقی و اجتماعی نوع بشر و نیز مردمان زمانه خود بهره می برند.
علاوه بر شیوه طنزپردازی در کلیت اثر که مبتنی بر حیوان نمایی است، راویان کلیله و دمنه از شگردهای دیگری نیز برای خلق وضعیت مضحک بهره برده اند. شگردهایی مثل پایان غیرمنتظره، واژگونگی موقعیت و یا حضور شخصیت مضحک، ابله یا زیرک، در ماجرا که با حسابگری های ناشیانه و نتیجه گیری های نادرست و یا ترفندهای زیرکانه و پیش بینی های درست خود و ... ماجرایی خنده دار را خلق می کنند. بررسی ها بیانگر آن است که بسامد طنز بیشتر از هزل است و در آفرینش مطایبه، از حضورشخصیت ابله به مراتب بیش از خلق موقعیت مضحک استفاده شده است.
ملخص الجهاز:
تقلید مسخرهآمیز رفتار آدمـی و نسـبت دادن آن به حیوانات، یکی از شیوههای اساسی آفرینش طنز است و به این اعتبار، کلیت متن کلیله و دمنه را میتـوان در ردۀ آثار مطایبه آمیز و بویژه طنزهای اخلاقی و اجتماعی قرارداد که راویـان آن از شـگرد حیـواننمـایی انسان برای مطرحکردن انحطاط اخلاقی و اجتماعی نوع بشر و نیز مردمان زمانه خود بهره میبرند.
از ایـن جهت ، میتوان گفت که راویان حکایت های کلیله و دمنه ، از دادن هرگونه پـیش آگـاهی به مخاطب ، دربارۀ شخصیت های ابله یا زیرک، طفره مـی رونـد و بـا ایـن همـه ، چـون بسیاری از این حکایـت هـا بـه عنـوان شـاهدی بـر مـدعای راوی، روایـت مـیشـوند، روایت گیر پیشاپیش از پایان حکایت و نتیجۀ آن آگاه است و با میزانـی از پـیش آگـاهی دربارۀ اشخاص داستانی و نقش آنها، با متن روبه رو میشود.
این شیوۀ تقلید مسخرهآمیز رفتار آدمی و نسبت دادن آن به حیوانات، یکی از شـیوههـای اساسی آفرینش طنز است و به این اعتبار، کلیت متن کلیله و دمنه را میتوان در ردۀ آثار مطایبـه آمیـز و بـویژه طنزهـای اخلاقـی و اجتمـاعی قـرارداد کـه راویـان آن از شـگرد حیواننمایی انسان برای مطرحکردن انحطاط اخلاقی و اجتماعی نوع بشر و نیز مردمـان زمانۀ خود بهره میبرند و این همه را در قالب طنز یا هزل بیان میکنند.
بنابراین ، این بررسی نشان میدهد که در کلیله و دمنه بسامد بروز موارد طنـز بسـیار بیشتر از هزل است و در آفرینش مطایبه ، از حضور شخصیت ابلـه ، بـه مراتـب بـیش از خلق موقعیت مضحک استفاده شدهاست و در بیشـتر مـوارد، آفـرینش مطایبـه در گـرو حضور شخصیت نوعی ابله و زیرگروه آن، فرد حقه بـاز، اسـت (ن .