خلاصة:
یکی از مباحث مهم زندگی اجتماعی صوفیه در قرن ششم ، آداب مریدی و مرادی و به طریق اولی اعتقاد به ولایت پیران است. «مرید» یا سالک نوپا «مراد» یا شیخی را در خانقاه برای تعلیم و طی طریق می یافت تا با تلمذ نزد او راه های وصول به حقیقت الهی را دریابد. این نظام تربیتی علیرغم دستپرورده های کمال یافته ای که به جامعه بشری عرضه کرده است ، در بستر های اجتماعی گوناگون و دوره های مختلف، با فاصله گرفتن از اهداف صوفیان راستین، انحراف و کژروی هایی را نیز شاهد بوده است.
این تحقیق، به آسیب شناسی آن دسته از شیوه های تربیتی صوفیه که منجر به فاصله گرفتن برخی صوفیان متاخر از مشی و مرام صوفیان متقدم گشت،می پردازد. محدوده مورد مطالعه، مجموعه اقوال مشایخ، مندرج در متون معتبرمنثور و منظوم صوفیه از قدیمترین ایام است. فرضیه تحقیق مبتنی بر آن است که هرچند صوفیان در قرون اولیه با خلوص به وادی عرفان و تصوف گام نهاده بودند، ولی وجود مولفه هایی در سنت عرفانی صوفیه که نظام تربیتی بسته رابطه مرید و مراد را تعیین می کرد،موجب شد که صوفیان از مسیر اصلی فاصله گیرند. در حقیقت، نظام تربیتی صوفیان هسته اولیه انحراف را در بطن خود داشت. زیرا با سرسپاری مرید به تعالیم مراد، وی در نظامی استبدادی و بی چون و چرایی قرار می گرفته که کرامت انسانی اوبه فراموشی سپرده می شده و اختیار اعمال و آزادی اراده ازوی سلب می گردیده است. چنین شیوه ای با اصول اساسی اسلام مباینت دارد.
ملخص الجهاز:
این نظام تربیتی علیرغم دستپروردههـای کمال یافته ای که به جامعۀ بشری عرضه کرده است ، در بسترهای اجتماعی گوناگون و دورههای مختلف ، با فاصله گرفتن از اهداف صوفیان راستین ، انحراف و کژرویهایی را نیز شاهد بوده است .
فرضیۀ تحقیـق مبتنـی بـر آن اسـت کـه هرچند صوفیان در قرون اولیه با خلوص به وادی عرفان و تصوف گام نهاده بودند، ولی وجود مؤلفه هایی در سنت عرفانی صوفیه که نظام تربیتی بستۀ رابطۀ مرید و مراد را تعیین میکرد،موجب شد که صوفیان از مسیر اصلی فاصله گیرند.
برخی از راههایی که به نظر ابـن جوزی کمینگاههای شیطان در زندگی صوفیان است ، به این شرح است : طهـارت، نمـاز مسکن ، لباس، خوردن و نوشیدن، سماع و رقص و وجد، مصاحبت با جوانان و نظر بـه ساده رویان، ادعای توکل و ترک اموال، رها کردن کسـب و کـار، تـرک دارو و درمـان، انزوا و ترک نماز جمعه و جماعت ، خشوع نمایی و حیلت آرایی، ترک تأهل و فرزنـد، تنها و بی زاد به سفر رفتن به بهانۀ توکل ، انجام کارهای خلاف شـرع و عقـل ، و...
بـه اعتقـاد نگارنـده نظـام شیخوخیت و روشهای تربیتی که صوفیان متقدم برای آموزش مرید اعمال مـیکردنـد، بر اصول و روشهایی استوار بود که بعدها زمینۀسوء استفادۀ صـوفی نمایـان و مشـایخ دروغین و مریدپرور و ایجاد مریدان ریاکار را بخصوص در خانقـاههـا فـراهم آورد.
قشیری مقصود از تألیف رساله را «قوت یافتن مریـدان» و «یـاد کرد سیرت پیران» و «تسلی دل خـویش » (قشـیری، ١٣٨٥، ص١٢)ذکـر کـرده اسـت و دربارۀ روابط مرید و مراد و نظام شیخوخیت و تعلیم و تربیت صوفیان دستوراتی مدون ارائه کرده است .