خلاصة:
این مقاله جستاری تحقیقی در مورد تاثیر داستان جمشید و خورشید، اثر سلمان ساوجی، بر رشد روانی کودکان و نوجوانان است. قصه های عامیانه یکی از گونه های غنی و محبوب در ادبیات هر قوم و ملتی است که از پایگاه محکمی در میان مردم برخوردار هستند. هدف این مطالعه بررسی تاثیرات فراوان این داستان در رشد طبیعی کودکان و راهنمایی آنان به طور غیر مستقیم در حل تعارضات درونی است. در این پژوهش نشان داده می شود که قصه جمشید و خورشید که در حیطه داستان های پریان قراردارد بخوبی با کودکان ارتباط برقرار می کند و بسیاری از تعارضات و کشمکش های درونی آنها را در خود منعکس می سازد. با توجه به قابلیت های این اثر در تحلیل روانشناسانه، این داستان از منظر روانشناسان برجسته: زیگموند فروید، برونو بتلهایم و گوستاو یونگ بررسی شد. مثنوی جمشید و خورشید داستان سفر پر مخاطره پسر نوجوانی است که از خانواده خود جدا می شود و به دنیایی خطرناک پا می گذارد تا بتواند به معشوق خود دست یابد. این داستان، تجلی استقلال خواهی نوجوان و تلاش او در به دست آوردن هویت است. داستان جمشید و خورشید به کودک می آموزد غلبه بر خواسته های جسمانی و توجه به فرامن راه دستیابی او به موفقیت و کسب هویت است. این گونه آموزش و راهنمایی به کودک به صورت غیرمستقیم تاثیر فراوانی بر کودک دارد. قصه مستقیما به او امر و نهی نمی کند بلکه او را درحل مشکلات درونی به نحو بهتری راهنمایی می کند. او دیگر نمی تواند تنها به پدر و مادر خود متکی باشد بلکه باید هویتی مستقل برای خود کسب کند و دوران کودکی را به سلامت پشت سر بگذارد. هماهنگی نیروهای درونی و حل تعارضات درونی مهمترین پیام این داستان است.
ملخص الجهاز:
تحلیل روانشناسانۀ آموزههای مثنوی جمشید و خورشیدبر رشد روانی مخاطبان کودک و نوجوان * محبوبه اظهری ١ کارشناس ارشد ادبیات فارسی، پژوهشگر پژوهشگاه هنرهای اسلامی اصفهان چکیده این مقاله جستاری تحقیقی در مورد تأثیر داستان جمشید و خورشید، اثـر سـلمان سـاوجی، بـر رشـد روانـی کودکان و نوجوانان است .
در ایـن پـژوهش نشـان داده میشود که قصۀ جمشید و خورشید که در حیطۀ داستانهای پریان قراردارد بخوبی با کودکان ارتباط برقـرار مـی- کند و بسیاری از تعارضات و کشمکش های درونی آنها را در خود منعکس میسازد.
با توجه به پیرنگ ، شخصیت ها وحوادث به کار رفته در این داستان، نگارنده برآن شـد تـا ایـن افسانۀ کهن را از منظر نقد روانکاوانه و نظریات روانشناسان برجسته : زیگمونـد فرویـد (Sigmond Freud)، برونو بتلهایم (Bruno Bethelhaim)، کارل گوستاو یونـگ (Carl Gustav Jung) و دیگر شاگردانش بررسی کند و تواناییهای این گونه قصه های عامیانـه را در رشد روانی کودکان و نوجوانان به خوانندگان نشان دهد.
محمد جعفر محجوب دربارۀ قصه های عامیانه این گونه بحـث میکند: «آیا داستان عامیانه داستانی است که موضوع آن باب پسند عامه باشد ولـو آنکـه به نثر فصیح ادبی نگاشته شده باشد یا آنچه به سـبک عـوام و یـا نثـر یـا شـعر عامیانـه ٣٤٦ نگارش یافته باشد و یا آنکه هردو شرط را باید در اطلاق چنین صفتی به داسـتان مـورد توجه قرار داد؟» (محجـوب، ١٣٨٢، ج١، ١٢٦ص ) در تـاریخ ادبیـات ایـران مکـرر بـه شاهکارهایی برمیخوریم که از تلفیق داستانهای عامیانه با تفکرات شعرا و نویسـندگان بوجود آمده است .