ملخص الجهاز:
"همچنین، مدل بر انگیختگی خشم معتقد است،پردازش هیجانی و شناختی کودکان از مشکل،و پاسخ طراحی شدهی آنان،به پردازش پاسخ رفتاری آنان منجر میشود کودکان جزئیات مرتبط را،در محیط بیواسطه رمز گردانی میکنند،به تفسیرهایی دربارهی ماهیت موقعیت دست میزنند و سپس یک هدف اجتماعی را که بر پاسخ آنها به موقعیت تأثیر خواهد گذاشت، فرمولبندی میکنند وقتی راه حلی برای تعارضات بین فردی خواسته شود، کودکان پرخاشگر کاستیهایی را در تمام جنبههای تعداد و کیفیت راهحلهای تولید شده،نشان میدهند و به راهحلهای کلامی کمتری دست مییابند جوانانی که رفتار انحرافی بروز میدهند،اطمینان بیشتری دارند که راهحل پرخاشگرانه،پیامدهای مثبتی را خواهد داشت و کمتر باور دارند که پیامدهای منفی،نتیجهای از فعالیتهای خصومتآمیز خواهد بود حتی وقتی کودکان پرخاشگر برای وضع پاسخهای مثبت انتخاب میشوند، شواهد بیانگر آن است که کمتر با انجام این کارها سازگار میشوند.
اهداف برنامهی قدرت سازگاری کودک و کنارآمدن با خشم از مدلشناختی-اجتماعی وابسته به زمینه،بهعنوان یک راهنما استفاده میشود،برنامههای قدرت سازگاری کودک و کنار آمدن با خشم،به منظور پیشگیری از رشد رفتار ضد اجتماعی در نوجوانان،از طریق تغییر روشهای ناسازگارانه مرتبط با والدین و مشکلات پردازش اطلاعات اجتماعی کودک که با رفتار پرخاشگرانه کودکی هم بسته است،طراحی شده است.
گرچه کودکانی که سطح بالایی از خشم و رفتارهای پرخاشگرانه را بروز میدهند،برای گروهها مورد هدف قرار گرفتهاند،یافتههای پژوهشی اظهار میدارند که ویژگیهای مراجع ویژه که در برنامه کنارآمدن با خشم پیگیری میشود،با بهبود بیشتر مرتبط است:بهطور ویژه، کودکان پرخاشگری که به شدت فقر حل مسئله اجتماعی دارند،کمتر سطوح خصومت را درک کردهاند،و کسانی که به وسیلهی هم سالانشان طرد شدهاند،به بروز بهتر پیامدهای مرتبط با درمان تمایل دارند[پیشین]."