خلاصة:
مهاجرت ایرانیان به آسیای صغیر که با فتح بزرگ آلبارسلان در جنگ ملازگرد روبه ازدیاد نموده بود، از قرن هفتم و با شروع حملات مغول گستردگی بیشتری پیدا کرد. شکلگیری دولت سلجوقیان روم، به زودی آناتولی را نهتنها بهعنوان پایگاه جدید قدرت و ثروت، بلکه به مثابه کانون تحولات فرهنگی مطرح کرد که در آن، نشانههای فرهنگ ایرانی بیش از همه جلبنظر میکرد. مسئله اساسی در تحقیق حاضر بررسی میزان تاثیر ایرانیان در توسعه فرهنگ ایرانی در آسیای صغیر، در زمینه آثار تالیفی است. یافتههای این پژوهش بر این نکته تاکید دارد که ایرانیان مهاجر به همراه خود نشانههای بارزی از فرهنگ و هنر رایج در ایران عصر سلجوقی را به آسیای صغیر بردند و خود نیز آثار بسیاری را خلق کردند. در این میان، شرایط مناسب فراهم شده توسط حاکمان سلجوقی روم نیز زمینه را برای رشد و شکوفایی فرهنگ ایرانی در این حوزه فراهم نمود.
ملخص الجهاز:
"این رباعی منسوب به اوست: تا کی مدد نفس بد آموز کنم؟ خلقی ز وجود خود غم اندوز کنم من بعد برآنم که به قرصی چو فلک روزی به شب آرم و شبی روز کنم قطبالدین محمودبن مسعود شیرازی «علامه» (۷۱۰ه/۱۳۱۰م) که روزگاری در رصدخانۀ مراغه و نزد خواجه نصیرالدین بود نیز از دانشمندانی است که مدتی را در آسیای صغیر بهسر برد و در آنجا خلاصهای از کتاب «نهایۀ الادراک» خود را، که به عربی بود، به نام « اختیارات مظفری» به فارسی نوشت و آن را به یولق ارسلان، حکمران قسطمونی، هدیه کرد.
معارف، مجموعۀ تقریرات محقق ترمذی است که در مجالس بیان کرده و به شیوۀ صوفیان جمعآوری شده است و از قبیل همان مباحث معارف بهاء ولد و فیه ما فیه و مجالس مولانا جلالالدین را در آن مییابیم و چون در این بیانات بسیاری از مسائل عرفانی حل میشده بدین جهت دارای اهمیت از حیث تحقیق در تصوف وعرفان و وضع خاص آن در آغاز قرن هفتم هجری دارای اهمیت وافری است.
(ریاحی، ۱۳۵۰: ۴۲؛ مشکور، ۱۳۵۰: ۲۵؛ صفا، ۱۳۷۳ :۳، بخش ۱/۴۸۷؛ اقبال، ۱۳۱۲ :۷-۵۳۶) بهاءالدین محمدبن جلالالدین محمد سلطان ولد (۷۱۲ه/۱۳۱۲م) از دیگر کسانی است که با آثار خود باعث نشر فرهنگ ایرانی در منطقه شدهاند.
» (صفا، ۱۳۷۳: ۳/۲۸۵) تاریخنگاری فارسی در آسیای صغیر «نجمالدین ابوبکر محمدبن علیبن سلیمان راوندی، که بعد از قتل طغرلبن ارسلان و برچیده شدن دولت آل سلجوق از عراق، روی به بلاد آسیای صغیر نهاد، در خدمت غیاثالدین کیخسرو قلیچ ارسلان (۵۸۸-۶۰۷ه/۱۱۹۲-۱۲۱۰م) درآمد و کتاب «اعلام الملوک» مسمی به «راحۀ الصدور و آیۀ السرور» را که از مدتی پیش به تألیف آن شروع کرده بود در سال ۵۹۹ه/۱۲۰۲ م به نام او تمام کرد."