خلاصة:
در اواخر حاکمیت امویان، منطقه خراسان شاهد بروز قیامهای مخالفان، علیه حکومت امـوی بـود. مخالفـان از ظرفیـت نارضایتیهای مردم خراسان که نشاتگرفته از سیاست های اقتصادی حکمرانان عرب خراسان بـود اسـتفاده کـرده و بـا تبلیغات و فعالیت های خود، پایه های رژیم را سست کرده بودند. بنابراین خلیفه سیاس اموی، یعنی هشامبن عبـدالملک ، برای جلوگیری از سقوط حکومت یکی از افراد عاقل و وفادار به حاکمیت خویش ، یعنی نصربن سیار، را بـه حکمرانـی خراسان انتخاب کرد. نصر با آگاهی از عمق بحرانهای خراسان و برای جلوگیری از خطر سقوط حاکمیت امویـان کـه خود وی نیز یکی از اجزاء آن بود دست به اصلاحات اقتصادی در منطقه زد؛ اما اصلاحات او به علل مختلف با ناکامی مواجه شد. اکنون برغم مطرح بودن سوالات گوناگون، در این مقاله دست کم به دو پرسش اساسی توجـه خـواهیم کـرد: نخست اینکه کم وکیف سیاست های اقتصادی کلان امویها، در آن مقطع چه بود و چگونه اجرا شد که سبب نارضـایتی گسترده مردم آن منطقه بود و به تبع آن، بستر و زمینـه قیـامهـا و شـورشهـا را فـراهم آورد. دوم اینکـه علـل ناکـامی اصلاحات نصربن سیار چه بود که باوجود تلاشهای فراوان او منجر به شکست شد. در پژوهش حاضر، بـا اسـتفاده از روش توصیفیتحلیلی و با بهرهمندی از منابع کتابخانه ای، درباره شخصیت نصربن سیار کنکاش میکنـیم و بـه سـوالات مذکور نیز پاسخ در خور توجهی میدهیم .
At the end of Omayyad dynasty، Khorasan witnessed opponents’ uprisings against Omayyad. Opponents took advantage of Khorasani settlers dissatisfaction of economic policies of the rulers and undermined the foundation of the regime advertising and acting against it. Thus، Omayyad tactful ruler، Hesham ibn Abd al-Malek appointed Nasr ibn Sayar، one of the wise and loyal men to his rule، as the ruler of Khorasan. Nasr being aware of the crisis in Khorasan، to avoid the risk of Omayyad`s failure، started economic reforms in the area. But، his reforms were unsuccessful because of different reasons. In this article at least two main questions are answered: first، what were the economic reforms?، and how were they applied that dissatisfied people and caused uprising?، second، what were the reasons for their failure? Here، while using a descriptive-analytical method and printed sources، we investigate Nasr ibn Sayar`s personality and answer the previously mentioned questions.
ملخص الجهاز:
نصر با آگاهی از عمق بحرانهای خراسان و برای جلوگیری از خطر سقوط حاکمیت امویـان کـه خود وی نیز یکی از اجزاء آن بود دست به اصلاحات اقتصادی در منطقه زد؛ اما اصلاحات او به علل مختلف با ناکامی مواجه شد.
3. تجربۀ اصلاحات قبلی مشکل پرداخت مالیات جزیه از مشکلات اساسی موالی خراسان به شمار میآمد؛ چون هر یک از خلفای اموی که به خلافت میرسید نه تنها، فکری برای حل این مشکل نمیکرد بلکه با جلوگیری از گرویدن اهلذمه به دین اسلام، (رئیسالسادات، 1380: 154)، منتظر رسیدن مالیاتهای گرانبها ازطرف آنها در خراسان بود.
میتوان ادعا کرد یکی از عواملی که به نصر کمک کرد تا اصلاحات مدنظر خود را برای عبور از بحران سقوط حاکمیت اموی، در خراسان انجام دهد استفاده از تجربیات افراد مصلحی مانند نعیمبنعبدالرحمن، حاکم اموی عمربنعبدالعزیز، و ابوصیدا، یکی از موالی مصلح، بود.
اصلاحات نصربنسیار نصر سعی کرد یکی از بحرانهای اصلی خراسان را که مربوط به مسئلۀ مالیات بود حل کند؛ زیرا تضادهای مربوط به این مسئله، بحرانهایی را در منطقه ایجاد کرده بود و کار را به انقلابهای مسلحانهای کشانده که بنیان حکومت اموی را به خطر انداخته بود.
۳. دمیدن روح انقلاب در منطقه یکی از موانع تلخی که در فرایند اصلاحات، برای نصربنسیار پیش آمد این بود که روح انقلابی ناشی از سیاستهای اقتصادی حکام پیشین، منطقۀ خراسان را فراگرفته بود و دیگر برای اصلاحات دیر شده بود؛ زیرا نصر اصلاحات خود را از سال 120ق/738م، شروع کرده بود.