خلاصة:
میتوان تولید کل یک جامعه را حاصل انباشت و تعامل سه نوع سرمایه دانست: نخست سرمایهی فیزیکی که از طریق بهبود در کیفیت ابزار و ماشینآلات، بهرهوری نیروی کار را افزایش میدهد و از این طریق رفاه را بهبود میبخشد، دوم سرمایهی انسانی که به شکل مهارتها، آموزش، تعلیم و کارآموزی تحقق مییابد و سوم، سرمایهی اجتماعی که با تسهیل، تسریع و کم هزینه ساختن مبادلههای اقتصادی موجب افزایش بهرهوری میشود. بر این اساس و با توجه به اهمیت افزایش بهرهوری در رشد و توسعهی اقتصادی کشور، در مطالعهی حاضر به بررسی تاثیر متغیرهای نرخ رشد سرمایهی ثابت ناخالص بهعنوان شاخص سرمایهی فیزیکی، نرخ باسوادی (سواد و پوشش تحصیلی) بهعنوان شاخص سرمایهی انسانی و شاخص ریسک بینالمللی کشور (ICRG) به عنوان شاخص سرمایهی اجتماعی بر بهرهوری کل عوامل تولید، با استفاده از روش ARDL و طی دورهی زمانی 1388-1371 پرداخته شده است. بر اساس نتایج بهدست آمده از برآورد مدل، سرمایهی فیزیکی تاثیر معناداری بر بهرهوری ندارد، اما سرمایههای انسانی و اجتماعی، بهعنوان عواملی مهم در افزایش بهرهوری، هم در کوتاهمدت و هم در بلندمدت تاثیر مثبت و معنیدار بر بهرهوری دارند.
The production of a country can be achieved by accumulation and interaction of three kinds of capital. First، physical capital through improvements in quality of tools and machinery and increases in labor productivity and thereby improve welfare، Second، human capital that will be realized in the form of skills، education and training; and Third، social capital that facilitate، expedite and reduce the cost of economic exchange and thus increase the productivity. Thus، using ARDL model for the period of 1992-2009، this paper، examines the effect of variables: growth rate of gross fixed capital as an indicator of physical capital، the rate of literacy (literacy and education coverage) as an indicator of human capital and international risk index (ICRG) as an indicator of social capital on total factor productivity. Results show that physical capital has no significant effect on productivity، but human and social capitals have positive and significant effects on productivity both in short-run and long-run.
ملخص الجهاز:
"بر این اساس و با توجه به اهمیت افزایش بهرهوری در رشد و توسعهی اقتصادی کشور، در مطالعهی حاضر به بررسی تأثیر متغیرهای نرخ رشد سرمایهی ثابت ناخالص بهعنوان شاخص سرمایهی فیزیکی، نرخ باسوادی (سواد و پوشش تحصیلی) بهعنوان شاخص سرمایهی انسانی و شاخص ریسک بینالمللی کشور (ICRG) به عنوان شاخص سرمایهی اجتماعی بر بهرهوری کل عوامل تولید، با استفاده از روش ARDL و طی دورهی زمانی 1388-1371 پرداخته شده است.
Integrated Community Development Yakoyama and Sakurai Dinda Mastromarco and Ghosh Foreign Direct Investment (FDI) سازمان نیروی کار و بهرهوری استرالیا (2013) در مطالعهای به بررسی اثر سرمایهی انسانی بر بهرهوری پرداخته و در نتایج خود بیان میکند، که آموزش و یادگیری مهارتهای پایه تأثیر بسزایی در افزایش بهرهوری دارد.
(5) همچنین متغیرهای نرخ رشد سرمایهی ثابت ناخالص بهعنوان شاخص سرمایهی فیزیکی، نرخ باسوادی (سواد و پوشش تحصیلی) بهعنوان شاخص سرمایهی انسانی 3 و شاخص ریسک بینالمللی کشور 4 (ICRG) بهعنوان شاخص Amiti and Konings Solow بر اساس مطالبی که پیشتر نیز در پیشینهی پژوهش آمده است؛ سازمان نیروی کار و بهرهوری استرالیا (2013) در مطالعهای به بررسی اثر سرمایهی انسانی بر بهرهوری پرداخته و در نتایج خود بیان میکند، که آموزش و یادگیری مهارتهای پایه تأثیر بسزایی در افزایش بهرهوری دارد.
با این وجود، اگرچه سرمایهی فیزیکی و سرمایهی انسانی از عوامل اثرگذار بر تولید و بهرهوری در یک اقتصاد معرفی شدهاند؛ اما هیچ تضمینی نیست که تنها با کمک این دو عامل، تولید افزایش یابد؛ بلکه سطح ارتباطات نیروی کار، همکاری، اعتماد و مشارکت و غیره نیز بهعنوان سرمایههای اجتماعی باید نقش مکملی را برای تکمیل پروسه افزایش تولید و رشد اقتصادی فراهم نمایند."