خلاصة:
مدیران صالح در کشور نقش اساسی دارند. برای پیشرفت کشور ضروری است نسبت به تربیت مدیران صالح برنامهریزی مستمر داشت. مدیریت همانند سایر دانشهای علوم انسانی با اسلام رابطهای وثیق دارد. مدیران برای موفقیت باید مهارتها و فنونی را کسب کنند، چنانکه نیازمند علم و دانش مربوط هستند. اما برای تربیت مدیران صالح علاوه بر دانستنیها، نیازمند خواستنیها هستیم. برخی مدیران علیرغم دانایی فراوان، به دلیل عدم تربیت صحیح، اراده انجام کار درست را ندارند. تربیت اخلاقی و تعهد مدیران میتواند زمینهساز دلسوزی، اخلاص، امانتداری و وجدانکاری را در مدیران فراهم کند. مدیران صالح در نگرش و طراحی برنامهها به گونهای عمل میکنند که با رعایت مسائل فقهی و اخلاقی سعادت جامعه را تأمین کنند. برای شناسایی مسائل مدیریتی باید تلاش شود و از شیوههای تحلیلی بهره برد.
ملخص الجهاز:
"اما به نظر میرسد که- دستکم- در کنار این روش، میشود از روش تحلیلی هم استفاده کرد که ما بهصورت منطقی ببینیم اصلا چارچوب مسائل مدیریتی چیست و چرا این مسائل در مدیریت مطرح میشود؟ بعد ببینیم اینها چه ربطی با اسلام دارد؟ این روش شکل کار را منطقیتر میکند و ابوابش را بهتر میتواند تنظیم کند.
آنجا که از دانش مدیریت یا فن مدیریت سخن گفته میشود آنجایی است که ارتباط با انسانهای دیگر مطرح است و این شاخههای گوناگونی دارد که باید به عناصر دیگری غیر از مدیر و کسانی که با او کار میکنند توجه کنیم.
در مدیریت، چه چیزی مطرح است؟ اصلا چه چیزی موجب میشود ما مسئله مدیریت را مطرح کنیم؟ یک سلسله عناصر وجود دارد که ـ فیحد نفسه ـ استعداد آن را دارند که برای اهداف معقول از آنها بهرهبرداری شود، ولی برای آنکه از این منابع استفاده شود به طرحی نیاز است.
البته این بحثها برای ما خیلی نتیجه ندارد؛ آنچه مهم است این است که بدانیم مدیریتی که عملا در بخشها و نهادهای جامعه اعمال میشود؛ در بخش اقتصاد، فرهنگ، آموزش و پرورش، تا بخشهای سیاسی و حکومتی، این چیست و محتوای کلیاش- صرفنظر از ویژگیهایی که در هر بخشی وجود دارد- چیست؟ البته مدیریت در هر بخش با عوامل خاصی ارتباط پیدا میکند که در بخش دیگر نیست.
ارتباطات با مسائل دینی روشن است؛ از این نظر که در عقاید، در افکار، در تربیت و در روشهای عملی، با فقه، با اخلاق و با عقاید اسلامی و سایر علوم ارتباط دارد؛ و دیگر از لحاظ ابزارهایی است که میتواند از آنها استفاده کند."