خلاصة:
آنچه در این مقاله مطرح می شود،نقد و بررسی نگرش عرفانی عینالقضاة است. اگر با نگاهی دقیق و موشکافانه کتب عرفانی را مورد بررسی قرار دهیم، متوجّه می شویم که عرفا در بعضی از مسایل عرفانی اختلاف نظر دارند ونظرات متفاوتی را ارائه داده اند. عین القضاة نیز از جملة این عرفاست که شیوة تقلید را کنار زده و عرفانی را که حاصل نظر و عمل اوست، در پیش روی خواننده قرار داده است و شاید علّت جذابیّت آثار وی، همین نگاه منحصر به فرد اوست. نگاه عین القضاة به بعضی از مسایل عرفانی از جمله ابلیس ، عشق، روح،غیرت ، کفر و ... در خور توجّه است. هدف نگارنده از نوشتن این مقاله تکرار مکرّرات نیست، بلکه در این مقاله سعی شده که اصطلاحات عرفانی را که عین القضاة در معانی و تعابیر جدیدی به کاربرده- که تا کنون کسی در آن معنی به کار نبرده و اگر هم به کار رفته بسیار نادر بوده- بیان شود. عین القضاة ، تمهیدات ، اصطلاحات عرفانی، برّ وبحر، بهشت و دوزخ، پیر خرابات و....
ملخص الجهاز:
(همان:135،238و291) عين القضاة با نقل سخن يكي از پيران معتقد است كه: «عشق خدا دین و مذهب عاشق است، و معشوق را دیدن بهشت اوست و از معشوق دور بودن دوزخ او باشد.
»(نور بخش، 1/124) چنان كه در نمونه هاي زير مي خوانيم،عرفا پير خرابات را به معني پير كامل به كار برده اند: بندة پیر خراباتم که لطفش دایم است ورنه لطف شیخ و زاهد گاه هست و گاه نیست (حافظ، 1375 : 89) حضرت امام خمینی( ره )فرموده اند: افطار به می کرد برم پیر خرابات گفتم که تو را روزه به برگ و ثمر افتاد جامۀ زهد و ریا کندم و بر تن کردم خرقۀ پیر خراباتی و هشیار شدم ( فرهنگ دیوانع 1379: امام خمینی) امّا قاضي در به كاربردن اين اصطلاح نوآوري به خرج مي دهد و اين اصطلاح عرفاني را در معنيِ جديدي كه غير متداول است، به كار مي برد، وي از پير خرابات،خداوند را اراده كرده ، ميگويد تا پير خرابات يعني خداوند فرمان ندهد، كسي جرأت آن را ندارد كه روح را كه از عالم امر است،ببيند:« تا پیرِ خرابات فرمان ندهد، کسی را زهرة آن نباشد که عروسِ خرابات خانۀ «قُلِ الرُّوحُ مِن أمر ربّی» (85/اسراء 17) را تواند دیدن.
تعبیر کرده اند، امّا عين القضاة مانند دیگر اصطلاحات عرفانی، این بار هم تعبیر تازه ای را به کار برده است، و می گوید: باطن انسان كامل، صراط است وصراط را مانند بهشت و دوزخ باید در درون خود جستجو کرد وصراط مستقيم طريق سير الي الله است: « ای دوست صراط نیز در خود باید جستن «وَ إنَّ هذا صِراطی مستقیماً فاتّبعُوُه ».