خلاصة:
در تکوین اثر ادبی عناصر گوناگونی دخیلند که از میان آنها چهار عنصرموثرند. این عناصر عبارتند از١)شرایط سیاسی و اجتماعی ٢) سنت ادبی ٣) شخصیت فردی شاعر٤)مخاطب . توجه و تاکید بر هر یک از عناصر مذکور ویژگی متفاوتی به متن می بخشد. چنانکه در روزگار سامانیان توجه به شرایط سیاسی اجتماعی و مخاطب ، موجب گردید تا شعر این دوره به طور عام و اشعار (قصاید) رودکی به صورت خاص دارای دو مختصه شوند ١) ابلاغ پیام به مخاطب بدون کمترین ابهام ٢) صمیمیت با مخاطب . چنین مختصاتی در ادوار بعد دیده نمی شود، زیرا در این روزگار بر عناصر دیگری مثلا شخصیت فردی تاکید شده است به همین لحاظ مخاطب به جای دریافت آسان متن و صمیمیت نهفته در آن، به کشف دانسته های شاعر مشغول است . پژوهش حاضر ضمن بررسی اجمالی این عناصر و تبیین آنها در روزگار سامانیان، به بررسی اشعار این عصر بخصوص رودکی پرداخته و آن را با توجه به عنصر مخاطب بررسی کرده است ، آنگاه برای نشان دادن هنر رودکی و صمیمیت وی با مخاطب ، موضوعاتی از وی را با برخی شاعران اعصار بعد از جمله فرخی و خاقانی مقایسه نموده است
ملخص الجهاز:
"بررسی و تحلیل جایگاه مخاطب در عصر سامانی باتأکید بر اشعار رودکی و مقایسه آن با ادوار شعر فارسی احمد رضایی 1 چکیده کلیدواژه ها: استاد یار دانشگاه قم مقدمه بحث دربارة تأثیر سخن برمخاطب بدون در نظر گرفتن سایر شرایط ، عناصر و عوامل حاکم بر ارتباط کلامی ، بی ثمر خواهد بود زیرا «اگر بلاغت را کیفیت مطابقت سخن به اقتضای حال مخاطب بدانیم و این حال را با توسع معنی حال ، مجموعه مناسبت ها و احوالی بدانیم که بریک ارتباط کلامی حاکم است ، آنگاه می توانیم شیوة بیان مناسب برای هر یک ازانواع شعر را پیش بینی کنیم .
در شعر معروف «جوی مولیان » نیز همین عناصر به خوبی مشهود است : باد جوی مـولیان آید هــمی بوی یار مهربان آید همـی ریــگ آمــوی و درشتـی راه او زیر پایم پرنیان آید همی آب جیحون از نشاط روی دوست خنگ ما را تا میان آید همـی از که جویم وصل او کز هرسـوی می نفیر عاشقان آید همــی ای بـخارا شادباش و دیـرزی میر زی توشادمان آید همی میر ماه است و بـخارا آسـمان ماه سوی آسمان آید همـی میر سرو است و بخارا بوستـان سرو سوی بوستان آید همـی آفـرین و مدح سود آید همـی گر به گنج اندر زیان آید همی (رودکی ،١٣٧٣: ١٥٨) در این قصیده کوتاه علاوه بر اینکه در ساختارهای واژگانی ، نحوی و بلاغی هیچ ابهامی وجود ندارد ؛ آنچه کانون قصیده را در بر می گیرد عاطفه حاکم بر آن است ؛ به دیگر سخن می توان گفت همین عاطفه صمیمی شاعر با مخاطب موجب گردیده ، هیچ یک از دستگاههای زبان ، پیچیده نشود."