خلاصة:
در کیش زرتشت، که جهان کنونی را از منظر دوگانه انگار خویش، محل تازش اهریمن به آفریده های نیک اهورامزدا می داند، هویت و هستی زن جایگاه ویژه ای دارد. زن از یک سو، مزداآفریده و دارای سرشتی پاک دانسته می شود که همانند مرد دارای اختیار و مسئول اعمال خویش است. از سوی دیگر، به دلیل برخی نشانه های زنانه، از نظر جسمانی آسیب پذیر و محل تازش اهریمن است؛ هر ماه باید دوران دشتان خود را به دور از خانواده و با احکامی سخت بگذراند. این نگاه خاص به زن، به عنوان موجودی آسیب پذیر، در مقابل مرد که بهترین آفریدة اهورامزدا است، تا بدانجا پیش می رود که در برخی متون، او را موجودی طفیلی و ثانوی جنس مذکر دانسته و دلیل آفرینش او را تنها به زادن مرد محدود کرده اند. این نوشتار که به روش توصیفی ـ تحلیلی و بهره گیری از منابع اولیه اوستایی و پهلوی و نیز از آثار علمی محققان پیشتاز مطالعات زرتشتی، به روش اسنادی تدوین شده است، ابتدا اشاره ای اجمالی به هستی شناسی آیین زرتشت کرده، سپس، دیدگاه های گوناگون در پیرامون جایگاه زن در آفرینش دوگانه انگار(ثنوی) زرتشتی مورد بررسی قرار می دهد. حاصل اینکه دو نگاه مثبت نگر و منفی نگر در مورد زن در متون و سنت آیین زرتشت وجود دارد که اولی، در متون و ادبیات نخستین آیین زرتشت و دومی، به مرور زمان در سنت و متون پهلوی، که متونی متأخر و مربوط به دورة ساسانیان می باشد، دیده می شود. با فاصله گرفتن آیین زرتشت از بنیانگذار آن و نفوذ انحرافات اساسی در ادبیات دینی این آیین، دیدگاه موبدان نسبت به زن نیز به افراط گراییده و نگاه منفی مذاهب گنوسی، مانویت و مانویت در این نگرش خود را نمایان کرده است.
The influence of religions on each other has always been a matter of dispute between the researchers in the field of religious studies scholars. One of the topics in religion which has been the special concern of scholars is the influence of Zoroastrian beliefs on Judaism in the era of Babylonian Captivity. Most scholars believe that Judaism has been influenced by the teachings of Zoroastrianism. Others reject this view. Still others express their uncertainty about it. The first group of researchers believes that the Resurrection، the belief in the promised Savior، angelology and general final judgment are among the teachings which have been taken from Zoroastrianism.
After investigating the existing views، this paper puts forward that this kind of influence is natural and due to the divine-based roots of each of the two religions and the existence of Israelites’ prophets، we cannot ascribe the stated instances to the influence of Zoroastrianism on Judaism.
ملخص الجهاز:
"بویس در کتاب تاریخ کیش زرتشت، به سبب این امر اشاره کرده، می نویسد: از میان همه رعایای هخامنشیان و مقدونی ها، یهودیان کسانی بودند که بیش از همه موادی را از آیین زرتشت جذب کرده بودند که احتمالا سبب این امر یکی همسایگی طولانی آنها در نواحی گوناگون بوده و سبب دیگر این بود که علی رغم تفاوت های فراوان، آنان چند رابطه نزدیک با دین ایرانی ها داشتند (ازجمله آن، اعتقاد مشترک آنان به عدالت قطعی خداوند است)(بویس، 1991، ص 367).
از نظر جولیوس اندیشمند یهودی، شکل عالی آموزه معاد و رستاخیز مردگان در اذهان حکیمان و دانشمندان یهودی، محصول الهام بخشی یهودیت بوده است و با اعتقاد پست و فرومایه ایران زمین شباهتی ندارد و نیز اعتقاد به جاودانگی روح از دیرباز میان بنی اسرائیل وجود داشته و در موارد متعددی از کتاب مقدس بدان اشاره شده است(گرینستون، 1973، ص 57ـ58) ستزر، دانشمند عصر حاضر، کتیبه ها و سنگ نوشته های یهودیان در قرون نخستین را از مدارک و شواهدی برمی شمارد که حاکی از باور یهودیان نخستین به رستاخیز است.
تحلیل و بررسی دیدگاه ها گرچه بررسی نظریه های مزبور نشان می دهد که به ظاهر، نظریة موافقان تأثیرپذیری با شواهد تاریخی بیشتری می سازد؛ زیرا این ادبیات قبلا در یهودیت نبوده و پس از جلای بابل و از دین زرتشتی وارد یهودیت شده است، اما شاید بتوان گفت: دیدگاه دوم، که منکر تأثیرپذیری است و یا دیدگاه سوم، که معتقد به عدم قطعیت تأثیرپذیری یهودیت از کیش زرتشت است، در جای خود قابل تأمل است؛ زیرا یهودیت خود یک دین توحیدی است و دارای مؤلفه اصلی توحید، نبوت و معاد است فرض اینکه این مواردی که برخی آن را برمی شمارند، ریشه در عقاید یهودیت و تعالیم انبیای بنی اسرائیل داشته باشد، قابل قبول می باشد."