خلاصة:
هدف مقاله حاضر تحلیل رشد اقتصادی کشورهای صادرکننده نفت با استفاده از ادبیات
موضوعی سیاست تجاری و رشد اقتصادی و ادبیات موضوعی رشد اقتصادی در کشورهای بهرهمند
از منابع طبیعی است. با استفاده از یک مدل دادههای تابلویی نامتوازن و دادههای
آماری کشورهای صادرکننده نفت طی دوره 99ـ 1960، مقاله نشان میدهد که بین معیارهای
مختلف سیاست تجاری و رشد اقتصادی این کشورها رابطه مستحکم و معنیداری وجود دارد،
به طوری که باز بودن تجاری بر رشد اقتصادی کشورهای صادرکننده نفت تأثیر مثبت داشته
و محدودیتهای تجاری رشد اقتصادی آنها را کند کرده است. نتایج نشان میدهد که
سرمایهگذاری فیزیکی، سرمایه انسانی، تغییر رابطه مبادله، سرمایهگذاری مستقیم
خارجی، صادرات صنایع کارخانهای و رشد صادرات تأثیر مثبت و مخارج دولت و تورم تاثیر
منفی بر رشد اقتصادی کشورهای صادر کننده نفت دارند. همچنین همگرایی شرطی در مورد
رشد اقتصادی این کشورها مشاهده شده است.
ملخص الجهاز:
"با استفاده از یک مدل دادههای تابلویی نامتوازن و دادههای آماری کشورهای صادرکننده نفت طی دوره 99ـ 1960، مقاله نشان میدهد که بین معیارهای مختلف سیاست تجاری و رشد اقتصادی این کشورها رابطه مستحکم و معنیداری وجود دارد، به طوری که باز بودن تجاری بر رشد اقتصادی کشورهای صادرکننده نفت تأثیر مثبت داشته و محدودیتهای تجاری رشد اقتصادی آنها را کند کرده است.
بنابراین طی دوره 1960 تا 1999 باز بودن تجاری (برمبنای معیار ساچس و وارنر), سرمایهگذاری(INV), صادرات صنایع کارخانهای (MANEX), سرمایه انسانی (SCH) و رشد رابطه مبادله(TOT) تأثیر مثبت بر رشد اقتصادی کشورهای مورد بررسی داشته در حالی که GDP اولیه و تورم (INFL) رشد اقتصادی آنها را کند کرده است.
[31] بنابراین نتایج این بخش و بخش چهارم نشان میدهد که در کشورهای صادرکننده نفت و طی دوره 1960 تا 1999، پس از کنترل متغیرهایی چون GDP اولیه، سرمایهگذاری فیزیکی، صادرات صنایع کارخانهای، تورم، سرمایه انسانی، رشد رابطه مبادله، سرمایهگذاری مستقیم خارجی، مخارج دولت و رشد صادرات، باز بودن (اختلالات) تجاری بر رشد اقتصادی تأثیر مثبت (منفی) داشته است.
با استفاده از معیارهای مختلف سیاست تجاری شامل ساچس و وارنر, پریمیوم نرخ ارز, تعرفه واردات, تعرفه صادرات, مالیات بر تجارت بینالملل, عوارض تجارت خارجی و سهم تجارت همبستگی مثبت(منفی) باز بودن (اختلالات) تجاری و رشد اقتصادی به دست آمده است.
نتایج این مطالعه نشان میدهد که طی دوره بررسی شده سرمایهگذاری, صادرات صنایع کارخانهای, سرمایه انسانی, رشد رابطه مبادله, سرمایهگذاری مستقیم خارجی و رشد صادرات تأثیر مثبت و GDP اولیه, تورم و مخارج دولت تأثیر منفی بر رشد اقتصادی کشورهای صادرکننده نفت داشته است."