خلاصة:
شیخ احمد جـام ژنـدهپیـل (٤٤٠ ـ ٥٣٦هجـری) یکـی از پیچیـدهتـرین و مبهم ترین چهرههای ادب و عرفان خراسان ـ و بلکه ایران ـ به شمار می رود. وجود مقاماتهای گوناگون و حکایات افسانه مانند از زنـدگی و احـوال وی سبب شده است که حقیقـت حـال و زنـدگی وی هـم چنـان در پـردهی پندارها و ابهامها پنهان و نهان بماند. در این مقاله کوشش گردیده است به استناد دو حکایت مسـتند، بخشـی مهم از احوال و زندگی وی واکاوی گردد.
ملخص الجهاز:
"1 کوتاه سخن آن که «مقامات ژنده پیل » ــ و تـأثیر و آوازه ی حکایـات افسـانه ای آن ـ چنان گسترده و فراگیر بوده است که حتی عقاید و اندیشه های عارفانه و زاهدانه ی ایـن صوفی قرن پنجم و ششم و معاصـر سـنایی را درنوردیـده و درشـناخت و نظـر اولیـه ی بسیاری از صاحب نظران و اهل نظر و ترسیم چهره و جای گـاه شـیخ در نـزد آنـان مـؤثر بوده است ؛ هر چند مصـحح محتـرم مقامـات در مقدمـه ی خـویش ایـن نکتـه را یـادآور گردیده اند، که «مقامات محمد غزنوی هر چند ارزش بسیار دارد و نمـوداری از هیبـت و نفوذ و پاره ای از حالات شیخ به دست می دهد ولی چون بیشتر جنبـه ی افسـانه ای دارد منبع صحیحی برای تحقیق درعقاید [شیخ ] احمد [جام ] نیست .
» (شیخ جام ٣، ١٣٨٩: ٣٩) اکنون این سؤال پیش می آید که آیا سدیدالدین غزنوی با تعریف توبه و جـای گـاه و مراتب و مقام های آن در نگاه شیخ جام آشنا بوده است ؟ و یا این که این مقامات نویس بـا سطحی نگری الگوی توبه ی عاصیان و توابین مشـهور در مقامـات صـوفیه را، پـیش روی داشته و خواسته است با قرینه سازی حکایت پـردازی نمایـد و بـرای شـیخ شـگفت خـود پیشینه ای در نهایت فسق و فساد و تباهی و عشرت جویی های ناروا بتراشد، و سپس او را دربهت و ابهت بیداری و الهام و توبه و خم شکنی و واله وار روی به کوه نهادن قراردهـد و وی را برکشد؟ واقعیت آن است که حاصل قلم این مرید مقامات نویس ، آوازه ی خمرپرستی و سپس خم شکنی و توبه از می خوارگی را با نام شیخ جام گره زده است ، آن گونه کـه حتـی رنـد شیراز، حافظ ، خود را مرید جام می می خواند و با سـینه چـاکی و رنـدی و ایهـام گوشـه 4 چشمی به شیخ جام دارد."