خلاصة:
مسأله جبر و اختیار (اجبار یا آزادی اراده انسانی) بعنوان یکی از مهم ترین و حیاتی ترین مسائل تاریخ اندیشه، همواره محل مواجهه طیف وسیع آراء متفکران بر له یا علیه اختیار آدمی بوده است. در این میان اندیشمندان سازگار گرا برآنند تا به ارائه مدلی از آزادی انسان بپردازند که در ضمن اجتناب از افراط های آزادی گرایان و جبر گرایان، سهم مؤثر عناصر هستی (خدا، انسان و جهان) را در امور عالم حفظ کند. در نوشتار حاضر به طرح و ارزیابی مدل پیشنهادی سازگار گرایان غربی و اسلامی از آزادی انسان پرداختهایم؛ مدلی که چنانچه موفق ارزیابی شود، خواهد توانست به نزاع دیرینه آزادی و جبر پایان داده و سازگاری این دو سویه بظاهر ناسازگار را نشان دهد.
ملخص الجهاز:
"سازگاری جبر و اختیار نزد سازگارگرایان جدید غربی و ملاصدرا فخرالسادات علوی * یوسف شاقول** چکیده واژههای کلیدی مقدمه مسأله اختیار انسان زمانی اهمیت واقعی خود را به ما نشان میدهد و در واقع به عنوان یک مسأله مطرح میشود که فرضیه دترمینیسم (جبرمحوری) (Determinism) در برابر اعتقاد به آزاد بودن ما قد علم میکند؛ ایده محوری دترمینیسم عبارتست از اینکه یک واقعه در صورتی موجب و خارج از حوزه آزادی است که شرایط متقدمی وجود داشته باشند که وقوع آنها شرط کافی وقوع آن واقعه است؛ به بیان دیگر چنانچه این شرایط فراهم شوند آن واقعه مفروض ناگزیر روی خواهد داد.
سازگار گرایان با نادیده گرفتن شرط مسئولیت نهایی و غیر ضروری دانستن شرط امکان های بدیل، بایستی علاوه بر اثبات لزوم نفی کلی AP برای آزادی، به وضع جایگزینی کارا و مناسب برای آن بپردازند؛ به این ترتیب است که سازگارگرایان غربی بجای تعریف آزادی به "توانایی عمل به جز این" به "توانایی خود ارزیابی تاملی"، "توانایی بروز رفتارهای بازتابی"، "توانایی خود کنترلی تاملی" و بدیل هایی از این دست متوسل شده اند، در میان اندیشمندان اسلامی نیز شاهد تفاسیر مختلفی از امر بین الامرین به عنوان مبنای اساسی سازگارگرایی اسلامی هستیم و همانطور که دیدیم تفسیر فلسفی ملاصدرا یکی از موفق ترین و دقیق ترین این تفاسیر است."