خلاصة:
شیخ الاسلامی یکی از نهادهای مهم دینی به شمار می رفت. معمولا در پایتخت و در مراکز ایالت ها یک شیخ الاسلام نیز وجود داشت. از ابتدای دوره صفوی تا دوره حکمرانی گنجعلی خان( حک:1035ـ 1005ق/ 1626 ـ 1596م) اطلاعی از نام شیخ الاسلام های کرمان در دست نیست. از سال 1059ق/1649م زمان روی کار آمدن شیخ الاسلام، شاه عبدالعلی، ( د.1077ق/1667م) گزارش های تاریخی، اطلاعات مفصل تری از نحوه انتخاب و کارکردها و فعالیت های آنان به دست می دهند. انتصاب افراد به مقام شیخ الاسلامی در ایالت کرمان علاوه بر شایستگی های علمی و مقبولیت عمومی معمولا موروثی بود. براساس گزارش های منابع موجود اغلب اقدامات و فعالیت های سیاسی و اجتماعی شیخ الاسلام های کرمان به دو شیخ الاسلام، شاه عبدالعلی و پسرش میرزا مظفر محدود می شود. تعرضات و دخالت های این دو شیخ الاسلام کرمان، شاه عبدالعلی، و میرزا مظفر حسین با حکام وقت ایالت و اختلافاتشان با کلانتر و داروغه اسباب عزل خود یا وزرای کرمان، میرزا هاشم، و میرزا محمد هادی، فراهم نمود. شیخ الاسلام ها نیز بر عزل و نصب قاضی ایالت و امور حقوقی و عقود و ایقاعات و وقف نامه ها و دریافت جزیه از زرتشتیان نظارت و در برنامه های دینی و فعالیت های اقتصادی و معدنی ایالت حضور داشتند و به مثابه نماینده دولت صفوی علاوه بر آنکه اخبار دولت مرکزی را به اطلاع همگان می رساندند، همه حکام و نمایندگان سیاسی در بدو ورود خود نزد آنان می رفتند و نسبت به آنان ادای احترام می نمودند.
Shekh al-Islam was one of the most significant religious positions during Safavid era. One of the functions of this position was spreading of religious jurisprudence and Shiite beliefs in court and the center of provinces. Seemingly، the appointment for this position was inheritable based on the choice of king and Sadr. The candidate must not only have scientific competences and public acceptance but also inherit this position from his father. Shekh al-Islams were in charge of such affairs including regulation of situation، dismissal and appointment of political and military system، engaged in religious jurisprudence system، fulfill of contracts(vaghf nameh)، the economical and constructional activities and removal of social crisesof Kerman. Besides، some of them had effective role in estimation of rate of agricultural products by taking possession of farmlands andalso avoided to pay tax to government. Shekh al-Islam not onlywere not satisfied with their position as representatives of Safavid's government but also endeavored to get promotion by making intrigue and conspiracy in court. The result of such activities was not positive for Safavid's government. This article aims to analyze the socio-political functions ofShekh al-Islam position in Kerman at the end of Safavid era based on analytical-descriptive approach by employing studies