خلاصة:
هدف این مطالعه ارزیابی و مقایسه تلاطم و اثر سرریز بازار نفت ، طلا و ارزش دلار آمریکا در دهه گذشته و سال هـای پیش از ٢٠٠٣ میباشد. در این مقاله با داده های هفتگی و با استفاده از روش های اقتصادسنجی M.GARCH-Asy-M و مدل BEKK میزان تلاطم و اثر سرریز بازارهای مذکور در سال هـا (٢٠٠٣- ١٩٨٧) و (٢٠١٢- ٢٠٠٣) تخمـین زده شده است . نتیجه این بررسی نشان می دهد که رابطه بین بازارها و قدرت انتقال ریسک بین آنهـا بـه شـدت تحـت تـاثیر اخبار و پایداری تلاطم در یک بازار قرار میگیرد. پایداری افزایش قیمت نفت پس از سال ٢٠٠٣ باعث ارتباط معنـادار بین بازدهی ها و تقویت انتقال تلاطم بین ٣ بازار نفت ، طلا و ارز شده است . نامتقارنی خبـر بـد و خـوب در الگـو مـورد تایید قرار گرفته و نشان می دهد که چگونه خبر و اطلاعات بین بازارها میتواند در تقویت رابطه بین بازدهی ها و میـزان سرریز ریسک موثر باشد. در نهایت ، نتایج دلالت بر این دارد که اثر انتقال ریسک به بازدهی از لحاظ آمـاری معنـادار بوده و بخشی از جریان ارتباطی بین این بازارها را توضیح می دهد.
The purpose of this study is to evaluate and compare volatility and spillover effect among oil, Gold and exchange rate (US Dollars-Euro) markets in last decade and the decade before 2003. Using weekly data from 1993 to 2012, this paper employs econometric methods like M.GARCH-ASY-M (Multivariate GARCH Asymmetry Mean) and BEEK model to estimate the volatility magnitude and spillover effects in markets mentioned, Results show the relationship between markets and their power for risk transferring is significantly affected by the news and volatility persistency in a market. The persistent increase in oil prices after 2003 causes a significant relationship between returns and augmentation of spillover transferring among oil, gold an exchange rate markets. So, this finding show how the news and information among markets can augment the relationship between returns and risk spillover magnitude. Finally, the strength of effects depends on the persistency of news flows from one market to another.
ملخص الجهاز:
com هدف اين مطالعه ارزيابي و مقايسه تلاطم و اثر سرريز بازار نفت ، طلا و ارزش دلار آمريکا در دهه گذشته و سال هـاي پيش از ٢٠٠٣ ميباشد.
ابتدا پرسش مطرح شده در ذهن پژوهشگر اين بود که به چه دليل در دهه اخير يقمت نفت و طلا حدود ٣ برابر شد؟ آيا اين موضوع ميتواند به کاهش ارزش دلار آمريکا مرتبط باشد؟ اصولاً نحوه ارتباط ميان اين بازارها در سطح قيمت (رابطه عليت ) و نحوه انتقال سرريز تلاطم ميان آنها چگونه است ؟ در اين رابطه چندين فرضـيه از ديدگاه اقتصاددانان مطرح است که عبارتند از اينکه : - با گسترش رکود اقتصادي در جهان و افت بازدهي در بازارهاي سرمايه و پايين بودن نرخ بهـره بسياري از سفته بازان در بازارهاي مالي به سمت بازار نفت و طلا سوق يافته اند که بـا افـزايش خريـد و فـروش در بازارهاي آتي نفت و طلا موجب افزايش قيمت نقدي آنها ميشوند.
مقاله حاضر در راستاي ارتباط ميان بازارهاي نفت ، ارز و طـلا اسـت و بـه مطالعـه پويـاي تلاطـم و رابطه بين بازدهيها و چگونگي سرريز ريسک در بازارها با استفاده از داده هاي هفتگي در ٢ بازه زماني بين سال هاي (٢٠٠٣-١٩٩٣) و پيش از ٢٠٠٣ يم پردازد.
اين موضوع نشان مي دهد که در سال هاي پس از ٢٠٠٣ همبستگي بازدهي قيمت نفت و ارزش دلار آمريکا (بر حسب يورو) به شدت منفي بوده است .